♥دزفول پرچم بالا♥ دال مثل دزفول●دال مثل دلاورمردان دزفول●دال مثل دسفیلی آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ نويسندگان معاون اول قوه قضاییه با ارسال نامهای به وزیر ارتباطات از او خواست که ظرف حداکثر یک ماه نسبت به فرآهم آوری زمینه و بستر فنی مورد نیاز مسدودسازی و کنترل اطلاعاتی موثر شبکه های اجتماعی نظیر وآتس آپ(Whats app)، وایبر(Viber) و تانگو(Tango) اقدام کند، در غیر این صورت قوه قضائیه نسبت به این امر اقدام خواهد کرد.
به گزارش گروه رسانه روناش ، متن نامه حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژهای به وزیر ارتباطات به شرح زیر است:
جناب آقای دکتر واعظی
وزیر محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات
سلام علیکم
نظر به انتشار گسترده محتوای مجرمانه و ارتکاب انواع جرائم علیه عفت و اخلاق اسلامی و امنیت عمومی و … بالاخص انتشار وسیع مطالب مهم علیه بنیانگذار انقلاب اسلامی علیه حضرت امام خمینی (ره) در هفته های اخیر از طریق برخی شبکه های اجتماعی نظیر واتس آپ، وایبر و تانگو که بعضا توسط دولت های معاند نظام جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور مدیریت فنی و محتوایی می شود و با عنابت به این که علی رقم استمهال سه ماهه جنابعالی و همکاران محترم مبنی بر اعلام آمادگی در خصوص فرآهم آوری امکان مسدود سازی و پالایش هوشمند محتوای مجرمانه در شبکه های موصوف و ارائه شبکه های اجتماعی داخلی هم سطح با شبکه های مذکور، مع الاسف تا کنون اقدام موثری به عمل نیامده است.
لذا در اجرای دستور ریاست محترم قوه قضائیه حضرت آیت الله آملی ظرف مدت حداکثر یک ماه نسبت به فرآهم آوری زمینه و بستر فنی مورد نیاز مسدودسازی و کنترل اطلاعاتی موثر شبکه های یاد شده اقدام عاجل صورت پذیرد، در غیر این صورت قوه قضائیه در راستای وظایف ذاتی خود نسبت به مسدودسازی شبکه های اجتماعی دارای محتوای مجرمانه اقدام مقتضی به عمل آورده و با متخلفین از دستورات قضایی در هر رده ای طبق قانون برخورد خواهد نمو
سارقان مسلح که عصر دیروز به یک طلافروشی در دزفول دستبرد زده ، امروز و در کمتر از ۲۴ ساعت در خرم آباد به دام مامورین خدوم ناجا افتاده و در حال انتقال به دزفول می باشند .
اخبار تکمیلی همراه با جزئیات عملیات دستگیری متعاقبا اعلام می گردد …
امان از دست غیر بومی ها...
سرقت مسلحانه یک طلافروشی در دزفول
بنابر گفته شاهدان عینی ، حدود ساعت ۱۷ امروز شنبه ، یک دستگاه خودروی پژو ۴۰۵ با ۴ سرنشین مسلح ، به یک مغازه طلافروشی در خیابان شریعتی حمله کرده و نخست اقدام به تیراندازی هوایی نموده و سپس با شلیک به ویترین این طلافروشی ، عملیات سرقت را انجام داده که خوشبختانه این اقدام تلفاتی جانی را در بر نداشته است .
خبرنگار در حال تلاش برای کسب اطلاعات بیشتر از ناجا و یا مراجع قضایی بوده ، که در صورت حصول اطلاعات جدید ، متعاقبا اعلام خواهد شد .
پیام تسلیت مـعاون استـانـدار و فرمـانـدار ویـژه دزفـول بمناسبت ضایعه دلخراش مرگ سه عضو یک خانواده در رود دز
در پی ضایعه دلخراش مرگ سه عضو یک خانواده اهوازی در رود دز بر اثر وقوع حادثه برای یک دستگاه قایق تفریحی که شامگاه پنج شنبه اتفاق افتاد ، “حبیب الله آصفی” معاون استاندار و فرماندار ویژه دزفول پیام تسلیتی صادر ، که یک نسخه از آن در اختیار پایگاه خبری «روناش» قرار گرفته ، که متن آن به شرح زیر می باشد :
بسمه تعالی
انا لله و انا الیه راجعون
حادثه دلخراش مرگ سه عضو خانواده محترم نواصر که بر اثر حادثه ای تلخ در تفریحگاه ساحلی علی کله دزفول اتفاق افتاد ، موجی از غم و اندوه را در جانمان نشاند .
انسان های پاک و معصوم که فارغ از قید و بند زندگی ، مظلومانه و غریبانه به دیار حق شتافتند ، تا داغ هجرانشان سینه های رنجور و شکسته ما را به درد آورد .
اینجانب ضمن عرض تسلیت به مردم شریف شهرستان اهواز ، این ضایعه جانگداز را به بازماندگان و عموم بستگانشان تسلیت عرض نموده ، و از خداوند منان علو درجات را برای آن سفر کردگان ، و صبر و شکیبایی را برای بازماندگان آرزومندیم .
. توضیح حادثه: در نخستین ساعات روز جمعه خبری بر روی خروجی رسانه های استانی قرار گرفت که با توجه به آن خانواده ای اهوازی ساعت ۲۲ و ۵۰ دقیقه پنج شنبه شب در حین قایق سواری در تفریحگاه ساحلی علی کله دزفول دچار سانحه شده ، که متاسفانه سه نفر از هموطنانمان به نحو تلخ و دلخراشی جان باختند . تعداد اعضای خانواده ۴ نفر بوده که بدینوسیله اصلاح می گردد . علت حادثه هم واژگونی قایق نبوده و طبق شنیده ها با شکسته شدن فرمان ، این وسیله به صخره ای برخورد و اعضای خانواده به درون آب پرتاب شده که البته صحت این ادعا در دست بررسی می باشد .
با توجه به اعلام شهرداری دزفول ، ساعت کار قایق های تفریحی تا ساعت ۲۰ بوده و پوشیدن جلیقه نجات نیز برای کلیه سرنشینان الزامی می باشد که این دو اصل به هر دلیلی در این حادثه دردناک نادیده گرفته شده است . اخبار اولیه حکایت از متواری شدن راننده قایق داشت ، که در جدیدترین شنیده ها نیز مطالبی ضد و نقیض مبنی بر معرفی یا عدم معرفی وی به گوش می رسد .
تلاش برای یافتن اجساد مغروقین با کاهش دبی آب رودخانه و با تلاش های اکیب های امدادی و همچنین پیوستن یک کادر مجرب غواصی از آبادان آغاز ، و امروز و در دو مقطع زمانی ، جسد پدر ۳۵ ساله بنام “حسن نواصر” و دختر بچه ی ۶ ساله ی وی از آب بیرون کشیده شده ، و تلاش برای یافتن جنازه دختر بچه ی سه ساله نیز همچنان ادامه دارد .
گفتنی است که اجساد مکشوفه توسط آمبولانس به سردخانه شهید آباد منتقل شده است .
.
پارک ساحلی دووه دزفول فرصت همنشینی با زلال آبی رود دز را در فضایی سبز و دلنشین ایجاد می کند . این پارک زیبا در ساحل شرقی رود دز و بین امام زاده رودبند و پل جدید دزفول و در کنار بافت تاریخی دزفول واقع شده است. این پارک دارای پارکینگ اختصاصی با ظرفیت بیش از 400 خودرو ، فضای سبز ، محل های نشیمن ویژه خانواده ها و … می باشد. همچنین در کنار این پارک زیبا، موزه آب دزفول و کافی شاپ ساحی واقع شده و منظره ی کت های دزفول در ساحل غربی رود دز ، منظره ی دلنشینی را ایجاد کرده است. در انتهای این پارک زیبا رستوران ساحلی با آلاچیق های سنتی احداث شده که خاطره ی لحظه هایی زیبا در ساحل دز را ماندگار می کند. شمال استان خوزستان دیدنی های زیادی دارد که پارک های ساحلی دزفول جزو جذاب ترین دیونی های آن هستند.
دزفول به خاطر داشتن پارک ها و تفریحگاه های ساحلی متعدد و متنوع در کنار رود به شهر پارک های ساحلی معروف شده است. پارک ساحلی رعنا دزفول نیز در وسط این شهر یکی از تفریحگاه های زیبا و دلنشین دزفول می باشد که طرفداران زیادی دارد.
پارک ساحلی رعنا در غرب رودخانه دز قرار دارد.در راستای تقویت هویت بومی این پارک ورودی های آن با الگوگیری از معماری دزفول با طاق های آجری و قوس های سنتی ساخته شده اند. به عبارتی با ساخت ورودی هایی با طاق آجری و نمایی سنتی در پارک ساحل غربی رود دز با نام رعنا، سعی بر آن بوده تا این پارک دزفول هویتی بومی به خود بگیرد.
این پارک در سال 1389 به بهره برداری رسید. به خاطر شرایط خاص پارک رعنا، می توان از آن به عنوان یکی از دیدنی ترین محل های شمال استان خوزستان نام برد که می تواند برای گردشگرانی که از سراسر ایران به بازدید از خوزستان می آیند جذاب و خاطره انگیز باشد.
شهر دزفول ظرفیت های بسیاری برای مطرح شدن در سطح کشور دارد از همین رو یکی از برنامه هایی که چند سالی هست در موردش تلاش کردیم، معرفی ظرفیت های ملی دزفول در سطح کشور است. دزفول فقط یک شهر برای مردم دزفول نیست، بخش مهمی از ارزش های ایرانی است که باید همه ی مردم ایران به اون افتخار کنن. یکی از اقدامات مهمی که پیگیرش شدیم این بود که بتونیم با مراکز مهم کشوری ارتباط برقرار کنیم و از ظرفیت اونها برای معرفی و مطرح کردن دزفول استفاده کنیم. اخیرا بعد از پیگیری های زیاد موفق شدیم با معاونت فرهنگی محترم متروی تهران ارتباط برقرار کرده و بخشی از دیدنی های دزفول رو بهشون معرفی کنیم که در کنار سایر دیدنی های کشور معرفی کنن. به تازگی خبر رسیده که عکس هایی از دزفول در نمایشگرهای متروی تهران به نمایش دراومده که مایه ی خرسندی هست. به امید مطرح شدن دزفول در سایر مراکز مهم و رسانه های کشور.
هر شهروند دزفولی بارها در طول عمر خود به این سوال پاسخ داده که قدمت دزفول چند سال است ، معمولا این پاسخ ها بر اساس شنیده هاست و همین امر سبب شده هر یک متفاوت به این پرسش، جواب دهند. اما اهمیت موضوع سبب شد برای پاسخی درست و مستند تحقیقات بیشتری در این خصوص صورت گیرد و به صورت مستدل و قابل استناد به آن پاسخ گفته شود. طیق کاوش های باستان شناسان موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو در منطقه، شهرستان دزفول تمدنی کهن و پیش از تاریخ را در دل خود جای داده است. ابتدای سکونت انسانها در این شهرستان از تپههای چغابنوت آغاز میشود. باستانشناسان این دانشگاه در سه دوره ی حفاری پیش از انقلاب در این منطقه، دریافتند که قدمت تپه های چغابنوت که با شماره 3232 در فهرست آثار ارزشمند ملی ایران نیز به ثبت رسیده، به ميانه هزاره هشتم پیش از میلاد (نزدیک به ده هزار سال) میرسد و نشان دهنده آغاز زندگی گروهی قبل از اختراع سفال در شهرستان دزفول است. این سابقه نشان می دهد که منطقه ی چغابنوت قدیمی ترین منطقه ی زیستی گروهی انسان ها در استان خوزستان است. تپههای باستانی چغابنوت دربرگیرنده فازهای نوسنگی پیش از سفال و سفالدار اولیه است. پس از آن زندگی در شهرستان دزفول در دوره عتيق در حوزه دشت شوشان شرقي در تپههاي چغاميش جریان می یابد. این تپه ها گنجینه کاملی از دورانهای مختلف باستانی است. در این تپهها، با عبور از دوره سفال اولیه، آثار مهمی سفال پخته شده ای کشف شده است. با وجود قدمت و اهمیت جهانی سابقه ی باستان شناسی دزفول که حتی در سایت های جهانی نیز بین سال های 3500 تا 4500 پیش از میلاد برای خود جایگاهی دارد، نکته جالب توجه این است که آثار با ارزش کشف شده از شهرستان، در موزه های مختلف به صورت پراکنده و بدون ذکر نامی از دزفول نگهداری می شوند. در بازدید از موزه ی ایران باستان تهران مشخص شد دو اثر از تپه های چغامیش دزفول به قدمت بیش از 6000 سال قرار دارد که در گوشه ای از این موزه قرار گرفته و در کنار آنها تنها به ذکر نام چغامیش اکتفا شده و راهنمای این موزه نسبت به سابقه ی باستانی دزفول اظهار بی اطلاعی نمود.
از دیگر آثار مهم باستانی دزفول میتوان به اولین لوح خشتی یافت شده ی ایران در چغامیش اشاره نمود که نشاندهنده آغاز خط و نوشتن در این منطقه است و از آن به عنوان اولین مرکز خط و کتاب ایران یاد میشود. اثر مهم دیگر کشف شده، صحنه همنوازی با سازهای موسیقی است که قدمت آن به بیش از 5000 سال میرسد و از آن به عنوان اولین لوح موسیقی در تاریخ موسیقی جهان یاد میشود. همچنین مهری گلی در این منطقه یافت شده که تصویر قایقی بزرگ بر روی آن حک گریده و از آن به عنوان قدیمی ترین سند دریانوردی ایرانیان یاد می شود. آثار مهم بسیار دیگری مربوط به هزاره چهارم و پنجم پیش از میلاد تا دوره هخامنشی نیز در چغامیش توسط باستانشناس مشهوری نظیر خانم هلن کانتر، پروفسور دلوگاز و پروفسور علیزاده از اساتید برجسته باستانشناسی دانشگاه شیکاگو کشف شده است که هر یک نشان دهنده ی تمدنی غنی در این منطقه است. با این همه سابقه باستانی و اشیای متنوعی که از تپههای باستانی دزفول تاکنون کشف شده، متاسفانه به دلیل نبود جایگاه مناسبی برای نگهداری از این گونه آثار، در انبارهای موزههای مختلف کشور و بعضا در موزه دانشگاه شیکاگو نگهداری میشوند و همین موضوع سبب شده تا معرفی درستی از سابقه باستانشناسی شهرستان دزفول وجود نداشته باشد. نبود اطلاع رسانی صحیح و پراکندگی آثار سبب شده که با وجود چند جلد مطالعات باستان شناسی در خصوص دزفول در سایت دانشگاه شیکاگو، فرصت آشنایی درست با سابقه باستانی و تمدن این شهرستان از محققان و علاقهمندان گرفته شود. با وجود ارزش های ذکر شده، وجود رشته باستانشناسی در دانشگاه آزاد دزفول و ارزشهای ملی و جهانی تپههای باستانی متعدد دزفول، ضرورت احداث موزه باستانشناسی در این شهرستان به خوبی احساس میشود. راه اندازی موزه ی باستان شناسی و تاریخ دزفول علاوه بر ایجاد مکانی مناسب و امن برای نگهداری و ساماندهی صحیح آثار، فرصت تحقیق در خصوص قدمت و ارزشهای علمی و باستانی منطقه و زمینهای برای ادامه کاوشها در تپهها را فراهم می آورد. راه اندازی موزه ضمن رونق بیشتر صنعت گردشگری دزفول، زمینه ای برای استفاده از زیبایی های آثار اصیل و ارزشمند سفالی را به عنوان نماد و یا سوغات دزفول فراهم می آورد تا هنرمندان به تولید و عرضه ی این آثار بپردازند. در دنیای کنونی با توجه به رشد فزاینده ی صنعت گردشگری ، یکی از جذابیت هایی که هر شهری می تواند داشته باشد وجود موزه های متنوع در آن است. بسیاری از کشورها نظیر فرانسه، چین و انگلیس در این خصوص بسیار فعال بود و خصوصا چین در سال های اخیر برنامه ریزی های زیادی صورت داده است. احداث چند هزار موزه ی جدید در این کشور نشان دهنده اهمیت وجود موزه ها در صنعت گردشگری است. حال دزفول با داشتن چنین سابقه ی کهن و با ارزشی نیازمند احداث موزه ی باستان شناسی است تا گردشگران در بازدید از این شهر با سابقه ی ده هزار سال تمدن این شهرستان آشنا شوند.همچنین این موزه فرصتی برای مردم و هنرمندان فرهنگ دوست دزفول است تا بیش از گذشته به داشته های خود افتخار نمایند. از همین روست که شهرداری دزفول اخیرا نامه نگاری هایی جهت احداث موزه با سازمان ها و نهادهای مرتبط صورت داده است تا محل مناسبی برای نگهداری اشیای کشف شده از تپهها و محوطههای باستانی شهرستان دزفول ایجاد شود. این موضوع علاوه بر جنبه های گردشگری، سبب خواهد شد ضمن معرفی بهتر دزفول ، جای خالی آن در کتابها و مقالههای ارایه شد پر شده و از این فرصت ملی و جهانی به نحوه شایسته تری بهره برداری شود.
رودخانه دز زیبا است اما دربعضی ازجای جای آن مثل منطقه علی کله ورعنا ، فقط دود و دم و «کرکر» قلیان خودنمایی میکند.
به گزارش خبرنگار روناش ، با فصل تابستان و گرم شدن هوا، ساحل دز مملو از افرادغیربومی میشود که خود را برای استفاده از این نعمت خدادادی به رودخانه میرسانند.
هنوز طرح رودخانه دز شروع نشده است، اما مسافران در هر تعطیلی خود را به ساحل دز میرسانند. مهم نیست طرحی که مسئولان شهرستان نامش را سالمسازی رودخانه گذاشته باشند، برایش ستاد و عنوان و مسئولیت درست کرده باشند، آغاز شده باشد یا نه…
رودخانه دز است و مردم خود را با هر وسیلهای به ساحل میرسانند…، اینکه رودخانه را فقط به تابستان و یک ماه از بهار « از خرداد تا پایان تابستان » محدود کنیم درست است یا خیر قضاوتش با ما نیست، اما بعض ها خیلی وقت است که دیگر فقط تابستان و برای شنا به رودخانه نمیآیند، برای فرار از مشکلات ریز و درشت زندگی، برای دورهم نشستن و گلگشت ظهرگانه بهاری و یا برای قلیان کشیدن …
الان رودخانه دز گوشه مکانی تفریحی است برای خیلی ها، برای فرار از کار و خستگی، برای قلیان کشیدن، برای دورهمنشینی دوستانه، مهم نیست مکانی را که مسئولان آن را طرح سالمسازی رودخانه میدانند، علم کرده باشند یا نه…، و باز هم مهم نیست که رود دز در دزفول برای مردمش با جذب گردشگر اقتصادی است یا نه…
اینجا رودخانه دز است در یک روزتعطیلی، ساحلی که مملو از مسافرانی است که میتوان از پلاک خودروهای آنها فهمید که فقط دزفولی نیستند، از هر کجای این دیار پهناور آمدهاند.
تنها چیزی که با ورود به ساحل دز بیش از بقیه خودنمایی میکند قلیان دربین جوان،نوجوان وبزرگترهاست.
خودنمایی بسیاری از دستفروشان هر چند نمیتواند شکوه و زیبایی ساحل زیبای دزرا بگیرد ولی باید به مسئولان اطلاعرسانی کرد که فقط نمیتوان با تابلویی درساحل و به دنبال آن فراهم کردن امکانات قلیانکشیدن از مسافران رودخانه دز میزبانی کرد.
از سالهای گذشته که رسانهها ، نبود متولی برای رودخانه را بیان میکردند تمام مسئولان فقط با خوش و بش دز سعی میکردند این نوید را به مردم دزفول و مسافران رودخانه بدهند که خبری خوش در راه است، رودخانه صاحب پیدا کرده است.
اینها گفته مسئولانی است که از این پس ادعا دارندرودخانه صاحب متولی است و باید زیرساختهای آن فراهم شود.
به گفته یکی از مسافران که از استان اصفهان به رودخانه دزآمده است، رود زیبا، بیکران است و جزر، مد و سکوتی که فقط با کوبیدن آب به ساحل شکسته میشود زیبا است اما در این منطقه علی کله دود و دم قلیان و صدای «کُرکُر» دمیدن در قلیان سکوت را میشکند که دیگر زن و مرد و دختر و پسر ندارد در هر شرایط سنی در قلیان میدمند، آخر دیگر قلیان به عنوان یک وسیله تفریحی مدرن شده است…
ماجرای کمبود فرهنگی یک زن بختیاری در جشنواره فیلم فجر
عکس های منتشره از« افتتاحیه سی و دومین جشنواره فیلم فجر» در یک خبرگزاری پربیننده، یک تصویر نگران کننده، بناگاه توجه مـرا به خود جلب می کند، برای لحظاتی فکر می کنم که چشمانم درست نمی بیند! ، دقت بیشتری به خرج می دهم تا بلکه مطمئن شوم!
اما متاسفانه موضوع حقیقت دارد و آن بی احترامی است که به «لباس غیور مردان بختیاری» در این مراسم ملی توسط «یک هنرپیشه زن» صورت می گیرد.
با کمال تعجب، این هنرپیشه زن جوان به نام مینا ساداتی در یک «اقدام غیر اخلاقی و غیر ارزشی» لباس چوقای بختیاری که نما غیرت مردان بختیاری را برتن می کند و در این مراسم حضور می یابد.
این موضوع از چند زاویه قابل تامل و بررسی است:
۱- بختیاری ها مردمانی صددرصد شیعه هستند که قرن های متوالی افتخارشان این است که شیعه امیرالمومنین(ع) و ائمه اطهار(ع) بوده و هستند و یک مرور اجمالی در فرهنگ آنان نشان می دهد که همواره مردمانی «دین باور» و دارای «رسومات پایدار و ارزشی» بوده اند.
۲- در فرهنگ بختیاری «چوقـا» لباسی است که به همراه «شلوار دبیت و کلاه نمدی» توسط مردان پوشیده می شود و پوشیدن چوقا توسط زنان، نوعی «تمسخر و بی احترامی» محسوب می شود، چرا که شیر زنان بختیاری نیز دارای لباس محلی و پوشش بسیار زیبای مخصوص به خود هستند.
۳- «غیرت»، «شجاعت» و «سلحشوری» از بارزترین خصوصیات مردمان بختیاری است که رشادت ها و ایستادگی های سردارانی همچون «شهید علی مردان بختیاری» در مقابله با طاغوت رضاخانی و همچنین تقدیم چند هزار شهید گلگون کفن در «جنگ ۸ساله» بخوبی گویای این مطلب است.
۴- بر مبنای آنچه گفته شد، امروزه کارکرد لباس چوقای بختیاری نه تنها فراتر از یک لباس محلی، بلکه بعنوان «نماد غیرت و سلحشوری» مردان رشید بختیاری است که سالیان متوالی در کنار برادران کرد، ترک، عرب ، بلوچ، ترکمن و … خود از کیان اسلام و ایران و انقلاب به خوبی دفاع کرده اند.
۵- حاضر شدن این هنرپیشه زن جوان با «چوقــا» بر روی فرش قرمز جشنواره اقدامی توهین آمیز و غیرقابل قبول است، ممکن است عده ای بگویند که او می خواسته به ترویج فرهنگ بختیاری کمک کند(!) که در پاسخ باید گفت: کسی که عنوان «هنرمند و هنرپیشه» را یدک می کشد نباید بدون اطلاع از فرهنگ و رسومات بختیاری دست به چنین اقدامی بزند و اگر ایشان واقعاً بدنبال ترویج این فرهنگ بوده پس چرا لباس زیبای زنان بختیاری را به تن نکرده است؟
۶- حساسیت نگارنده بر روی این موضوع نه فقط به خاطر پاسداری از فرهنگ کهن بختیاری، بلکه جلوگیری از تخریب میراث معنوی و داشته های فرهنگی این مرز و بوم است که متاسفانه و در عین ناباوری، از سوی اهالی فرهنگ و هنر! مورد بی مهری و بی توجهی قرار می گیرد و لذا بجاست همه کسانی که دل در گرو این ارزش ها و باورها دارند، هرکدام از نگاه خود و با زبان و ابزار خود در مقابل این اقدامات موضع گیری کنند.
نمازجمعه دزفول
امام جمعه دزفول:
نظام با قدرت تمام با مخلان امنیت مردم برخورد می کند
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله دزفول ، “حجت الاسلام والمسلمین قاضی دزفولی ” در خطبه دوم نماز جمعه با ارائه تحلیلی جامع در خصوص وقایع اخیر شهرستان که شرینی حضور حماسی مردم در راهپیمایی شکوهمند ۲۲بهمن را به کام همه تلخ نمود ،اظهار داشت :انقلاب اسلامی ایران برخاسته از قلب ها ،اراده و رای مردم است و این مردم هستند که در ۳۲ انتخابات گذشته با اراده ی حداکثری سرنوشت و مجری پیشرفت نظام را ریل گزاری کردند.
ایشان افزود: حضرت امام خمینی(ره) با این انقلاب آزادی و انقلاب را به مردم هدیه کرد که استمرار این ارمغان ها بدون شک مرهون ایثارگری شهدا و جانبازان بوده که شکست های پی در پی دشمن را نتیجه داده است .
امام جمعه دزفول تصریح کرد: بدون شک تفرقه افکنی بین مردم و اقوام ایرانی یکی از پروژه های اصلی دشمن است . دزفولی ها از گذشته های دور به مهمان نوازی شهره اند و سالهای است متمادی است که اقوام لر،بختیاری،عرب و حتی اکراد در مراوده با مردم دزفول و حتی سکونت دائمی در این شهر بدون هیچ مشکلی زندگی کرده اند .
ایشان تصریح کرد: این وحدت به آسانی به دست نیامده و دشمن همین آن را نشانه رفته است لذا هرکس باسخن و فعل خود خدشه ای به این وحدت وارد کند اگر از روی جهل باشد که باید او را موعظه کرد و اگر از روی تعمد باشد ،آب به آسیاب دشمن ریخته است.
“رئیس شورای فرهنگ عمومی دزفول” اضافه نمود: همه با هم برادریم و هیچ قومی و قبیله ای در اسلام بر دیگری برتری ندارد .هیچ کس نباید با نظامی که استقلال وعزتش به برکت خون شهداست طلبکارانه برخورد کند .
ایشان با مروری بر تاکیدات امام و رهبری برتوجه دولت ها به مناطق محروم و روستایی و اقدامات فراوان صورت گرفته جهت رفع مشکلات این مناطق گفت :علیرغم تلاش های صورت گرفته ممکن است مشکلاتی وجود داشته باشد لکن روند کار اقتضای پیگیری آن از طریق مجاری معمول و قانونی را دارد .
“خطیب جمعه دزفول” با محکوم نمودن اهانت صورت گرفته به قوم بختیاری در سریال سرزمین کهن افزود : بدون شک ما اهانت به هیچ قومی را نمی پذیریم لکن نباید یک اشتباه که از آن عذرخواهی رسمی شده و از طریق مراجع رسمی وقانونی در حال پیگیری است تبدیل به غائله ای شود تا دشمن روی آن موج سواری کند.
ایشان با محکوم نمودن هرگونه آشوبگری ،تخریب اموال شخصی و عمومی و اغتشاش افزود:بدون شک نظام با قدرت تمام با مخلان امنیت مردم و جامعه بدون هیچ گونه مسامحه ای برخورد می کند . اینکه یک نفر باتحریک دشمن وسط خیابان علیه نظام شعار دهد و بعد خود را بختیاری بنامد،قابل پذیرش نیست.
امام جمعه دزفول با ابراز ناراحتی و انزجار بختیاری های غیور از اینگونه حرکات ها که بدون شک با تحریک دشمن صورت گرفته گفت:قوم غیرتمند بختیاری پیشینه ای درخشان در دفاع از اسلام و کشور دارد و بدون شک اجازه نخواهند داد این سابقه با سوء استفاده برخی افراد سود جو ،بازیچه دشمن شود .
“قاضی دزفولی” باتاکید بر شکست چندباره دشمن در این قضیه همچون گذشته ،از همه نیروهای امنیتی؛قضایی؛بسیجی و بویژه شورای تامین شهرستان که بامجاهدات های شبانه روزی در خاموش کردن این فتنه تلاش کردند قدرانی نموده و از همه مردم مومن و نمازگزاران عزیز که در این ماجرا دچار لطمه شدند عذرخواهی کرد.
“حجت الاسلام والسملین قاضی دزفولی” در پایان زبان نظام دانستن صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران” گفت : ما هم ممکن است براین سازمان نقدهای داشته باشیم لکن به نکته باید توجه داشت که انتقادها نباید به گونه ای باشد که این سازمان تضعیف شود چرا این رسانه باید یک تنه در مقابل غول رسانه ای غرب بایستد همانگونه در فتنه ۸۸ به خوبی انجام وظیفه کرد .
دزفول : اگر از گذرهای اصلی شهر عبور کرده باشید،بیلبوردهای بزرگ تقدیر از نماینده شهر جهت پی گیری راه اندازی بیمارستان تامین اجتماعی در دزفول را مشاهده می کنید ، حرکتی که قرار بود با تصمیم مسئولان شهر دیگر تکرار نشود ، اگر هر مسئولی با هر کاری شهر را بیلبورد باران کند که باید آسمان و زمین و دیوارهای شهر مملو از بیلبورد باشد.
این چه سنت غلطی است که تا کوچکترین حرکتی شد اینهمه جنجال تبلیغاتی صورت می گیرد ؟ مگر قرار است که مسئولان دست روی دست بگذارند و هیچ کاری نکنند بلاخره پُست گرفته اند که کار کنید دیگر برای هر کاری قرار نیست اینهمه خودتان را تحویل بگیرید این کارها حداقل خدمتی است که باید انجام پذیرد .
عملکردها وتلاش ها باید گفته شود در این مناقشه ای نیست ، اشکال ندارد سالی یکبار نیز مصاحبه کنید ، تلاشهای یکساله خود را اطلاع رسانی کنید، اصلاً نشریه بزنید ، ماهانه یا هفتگی توزیع کنید و مردم را از تلاشتان باخبر نمایید ، نه اینکه با هر کار(کوچک وبزرگ) بنرها را برافراشته نمایید که ” آهای ایها الناس آقای … کار کرد ، البته ممکن است بگویند این اقدامات از سوی شخص مسئول انجام نشده است و زیر تابلوها امضای فلان شرکت و فلان گروه است ، اما شفاف بگوییم که این حرف ها برای آگاهان و مردم عزیز قابل قبول نیست به قول معروف این حنا دیگر رنگی ندارد.
به قول شیخ رئیس جمهورمان ،به والله ، به بالله، به تالله برخی از اینکارها نیاز به اینهمه تبلیغات و تقدیر ندارد. مثلاٌ بیمارستان تامین اجتماعی سالهاست که دارد پی گیری می شود و گره اش در خود دستگاههای اداری بود ، بله پی گیری نماینده مجلس بی تاثیر نیست ولی واقعاً اگر قرارباشد این رایزنی ها نیز صورت نگیرد پس قرار است صندلی سبز نشینان مجلس به چه کار آید؟!
آقایان مسئول ! نباید به گونه ای باشد که مردم احساس کنند دارید بر سر آنها منت می گذارید! که اگر اینگونه باشد یقیناً به خطا رفته اید.
در پایان نامه سال گذشته (تیرماه ۱۳۹۲)رئیس شورای فرهنگ عمومی و امام جمعه محترم دزفول را که خطاب به فرماندار وقت نوشت رایادآوری می نمایم :
“مقتضی است به کلیه ادارات ، نهادها ،دستگاه های دولتی ،مدیران ،شهرداری و مؤسسات تبلیغی بخشنامه شود، از تبلیغ و نصب تصویر اشخاص در تابلوها و بیلبوردها، بجز تصویر و آثار شهداء، ایثارگران ،جانبازان و نخبگان علمی ،فرهنگی و ورزشی، جلوگیری به عمل آید. تا فرهنگ خدمت ،ایثار ،جهاد ،شهادت ،علم ،فضیلت و سجایای اخلاقی در جامعه نشر پیدا کند و از فرهنگ تظاهر ،ریا و تملق پرهیز گردد.”
سئوال قابل طرح این است که متاسفانه برخی از تصمیمات و دستورات در دزفول و یا شاید هم در کشور روزانه است و تاریخ مصرف کوتاه دارد و بعد از گذشت مدتی به فراموشی سپرده می شود و کسی دنبال پی گیری و اجرا نیست.
رضا مقدم
جمعه 28 شهريور 1393برچسب:, :: 1:33 :: نويسنده : dezfuli
چند وقت پیش توی تاکسی نشسته بودم که مسافر جلو یک پیرمرد بختیاری بود که یه کلاه دوری
بزرگ سرش بود و از شلوارای گشادی که مختص خودشونه و خوشم میاد که اصرار عجیبی دارند
که سبک پوششون رو حفظ کنن حتی جواناشون هم میپوشن وسوار بر موتور باید ببینید که چه
ویراژهای آکاروباتیکی هم نشون میدن بخصوص اگر عابر موجود زن یا دختر
باشه! خلاصه این پیرمرد بختیاری کم کم سر حرف رو باز کرد تا رسید به اینجا
که:حکایت ما و دزفولی ها شده مثل فلسطین و اسراییل!!! من که از اون پیرمرده خوشم اومده بود
و از اینکه راننده و سه مسافر دزفولی دیگه رو به چالش کشیده بود پرسیدم حالا ما فلسطینی هستیم
و شما اسراییلی یا برعکس؟ که در نهایت ناباوری ما گفت: معلومه که شما دزفولی ها مثل اسراییل
اشغال گرید! و اومدین و شهر ما رو اشغال کردین! اینجا بود که به حقانیت فلسطینی ها شک کردم
اگر اونا هم مثل این پیرمرد بختیاری که خودش از یه جای دیگه به دزفول اومده بود و مهاجر بود
اما خودش رو مالک اصلی معرفی میکرد، باشن کمی بیشتر جای تامل است...
جمعه 28 شهريور 1393برچسب:, :: 1:29 :: نويسنده : dezfuli
قبل از نوشتن موضوع اصلی کمی در مورد اکثریت و اقلیت مردم دزفول و روابطشون با هم و
دیدگاه واقعیشون براتون میگم: جونم براتون بگه که لهجه ی دزفولی مختص خودشونه و چند
نویسنده که از خود دزفول هستن در مورد و
.روستاهایی هست که از قدیم الایام محل تردد و چادر زدن عشایر بوده و هست و از زیبایی ها و
آبشارهایی زیباتر برخوردارند مثل آبشار شوی با "کسر شین" در روستای شهیون! به مرور زمان
و با ایجاد مثلا تکنولوژی و دامداری و کشاورزی مکانیزه!!! کم کم عشایر که بختیاری
هستن(لرهای لرستانی بیشتر به سمت اندیمشک رو آوردند و در اصل اندیمشک بخشی از استان
لرستان شده) بخاطر رو آوردن به فرهنگ شهری به طرز خیلی وحشتناکی به دزفول سرازیر شدند
و بطور وحشتناکتری زاد و ولد میکنن! از الیگودرز گرفته تا بختیاری های شهرهای جنوبی تا
عشایر کوچ نشینی که سکنی گزیدند. بخشهای زیادی از شهر توسط اونا اشغال شده و خداییش خیلی
از کارهای شهر توسط اونا انجام میشه و اما صادقانه بگم که عواقب بدی هم بهمراه داشته ! خیلی
دزفولی ها با بختیاریها کنار نمیان البته نه در ظاهر بلکه در نسخه های گذشته! اما میدونین که این
احساس ها نسل به نسل منتقل میشن اما لازم به ذکره که این دو (دزفولی و بختیاری) دوستی های
قوی و بعضا زندگی مسالمت آمیزرو هم تجربه کردن....
اما باید بگم که جدای همه ی این حرفها واقعا دو فرهنگ متفاوت اینجا حاکم شده! قصد من از نوشتن
این پست نژادپرستی نیست یا مخالفت با هیچ فرقه ای ، امیدوارم خوانندگان عزیز چنین برداشتی
نکنن اما باید صادقانه بگم که واقعا تفاوتهای پوششی، فرهنگی، زبانی ، تحصیلی و هر گونه تفاوتی
که فکرشو کنید بین این دو قشر پیدا میشه و مطمءنا خیلیا جدای از شعار برابری و تساوی حقوق و
گاها بصورت ذاتی درگیر تعارض میشن.خیلی از شهرها ممکنه که مهاجرت در اونها صورت
بگیره اما وقتی شهر کوچک باشه و مردم با عقاید خودشون خو کرده باشن معمولا کمتر با غریبه
هایی که وارد شهر میشن کنار میان . اینجا ترک و کردای زیادی زندگی میکنن اما مردم اونا رو
بهتر پذیرفتن اما راستش نمیدونم چرا با عشایری که اینجا سکونت گزیدند خیلی راحت نیستند؟!
تقریبا 6 سال پیش وقتی شورای شهر توسط یکی دو نفر از بختیاریها در دزفول اداره شد سیل
کثیری از بختیاریهای عزیز و شیرین زبان به دزفول اومدن که کمی مردم اینجا رو نگران
کرد
’ و در اصطلاح محلی دزفیل و دزپیل که مُعرب آن دسفول ( دسفیل ) است از گذشته تا به امروز شهرت یافته است.
در زمان ساسانیان پلی بر روی رود دز به منظور برقراری ارتباط بین پایتخت جدید یعنی جندی شاپور و شوشتر بنا شد و نگهبانانی برای حفاظت از این پل در قلعه ای که به همین منظور ساخته شد گماشته شدند که به همین دلیل دژپل نام گرفت.
پل قدیم دزفول یکی از محل های بسیار زیبا و دیدنی است که میهمانان نوروزی و گردشگران زیادی از این آثار منحصربفرد تاریخی که نشانگر اوج معماری کهن است دیدن می کنند.
پل قدیم دزفول بیش از ۱۷۴۰ سال قدمت دارد که شاپور اول ساسانی به کمک اسیران رومی آن را بر روی رود دز بنا کرد که به همین دلیل به پل رومی نیز مشهور است،این پل به منظور عبور ارابههای جنگی در جنگی به نام ‘اپودا’ بین ‘والرین’ روم و شاپور اول ساخته شده بود.
آسیاب های آبی
آسیاب های آبی , یکی دیگر از آثار ارزشمند تاریخی ، معماری و گردشگری شهرستان دزفول بوده و به شماره ۳۹۸۴ در ردیف آثار ملی به ثبت رسیده اند و آنچه امروز به عنوان آسیاب های آبی شناخته می شود ، مجموعه ای است از سازه های آبی که در گذشته به عنوان بند و آسیاب استفاده می شده است.
روستای لیوس دزفول
این روستا، شاهکاری سنگی از دل تاریخ در ۷۳ کیلومتری جاده ی شمال شهرستان دزفول و فاصله هوایی ۵۱ کیلومتری شهر از توابع دهستان سید ولی الدین بخش شهیون دزفول و در دامنه کوه لنگر واقع شده است.
به رغم گذشت سالیان زیاد از عمر این روستای تاریخی در بافت کهن خانه ها هنوز هم شاهد نحوه معیشت ،فرهنگ و سنن، گویش ، آداب و رسوم و برپایی مراسم مختلف به شیوه کاملاً سنتی است.
آبشار شوی دزفول
آبشار شوی ، بزرگترین آبشار خاورمیانه یکی از جاذبه های طبیعی شگفت انگیز دزفول است، این آبشار با ارتفاع ۸۵ متر و عرض ۷۰ متر یکی ازآثار طبیعی بی نظیرو بسیار ارزشمندی است.
این آبشار در رشته کوههای زاگرس و در دهستانی به نام شوی از توابع شهرستان دزفول و در نزدیکی کوه سالن در ۱۰۰ کیلومتری از مرکز شهر دزفول قرار دارد و دارای تنوع زیست محیطی بسیار زیبایی است و هر ساله علاقمندان به طبیعت و گوهنوردان زیادی به منطقه برای دیدن این بخش از طبیعت زیبای دزفول سفر می کنند.
به گزارش خبرنگار روناش ، در برنامه هفته گذشته “نود” که برنامه ای کاملا فوتبالی است ،“عادل فردوسی پور” مجری این برنامه در اقدامی عجیب به موضوع جنجالی “انتقال آب کارون”پرداخت ، که موجبات رنجش خاطر – ناراحتی و عصبانیت مردم خونگرم و شریف خوزستان و همچنین مردم عزیز و گرانقدر استان چهارمحال و بختیاری را فراهم آورد .
مردم این استان نیز مطالب و پیام های فراوانی را در شبکه و برنامه های اجتماعی پرطرفدار نظیر“فیسبوک” و “واتس آپ” ارسال کرده و مطالب زیادی هم در رسانه های استان منتشر و این اقدام واکنش برخی مسئولین خوزستان را هم در برداشت و بسیاری انجام این کار در این برنامه ورزشی را اقدامی کاملا سیاسی قلمداد نمودند .
نهایتا هم خوزستانی ها تصمیم بر این گرفتند تا در برنامه این هفته نود (دوشنبه شب سوم شهریور ماه ۱۳۹۳) از ساعت ۲۳ تا ۲۳ و ۳۰ دقیقه ، با ارسال پیامک “کارون” و یا “زنده باد کارون” به شماره پیامکی این برنامه (۲۰۰۰۹۰) ، اعتراض خود را به این رفتار ناشایست وی و برنامه اش اعلام نمایند .
سید شریف حسینی نماینده مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی طی مصاحبه ای با عنوان“مافیای انتقال آب در پشت پرده برنامه نود” مطالبی را افشا ، که متن این گفتگو در ذیل می آید :
سید شریف حسینی رئیس کمیته فوتسال و فوتبال مجلس نهم با اظهار تاسف شدید خود از پخش به اصطلاح شوی سیاسی در یک برنامه ورزشی، در واکنش به آیتم مربوط به خشکی زاینده رود و لزوم انتقال آب در برنامه نود گفت: برنامه نود در اقدامی خلاف قانون، اخلاق و عرف؛ همه اصول حرفه ای و پرنسیب های استاندارد رسانه ای را زیر پا گذاشت و با زشت ترین فرم ممکن آنتن خود را در اختیار تبلیغات سیاسی زشتی قرار داد که حاضر است مردم سرزمین تشنه خوزستان و چهارمحال در جهنمی سوزان و غیرقابل سکونت زندگی کنند اما آبی که امروز گنجی بی بدیل و نجات بخش است در کانال زاینده رود جاری شود و چند مرغابی در آن آبتنی کنند و مردم اصفهان در کنار آن تفریح کنند.
نماینده مردم اهواز خطاب به ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما گفت: در ماه های پایانی صدرات خود بر رسانه ملی باز هم دل هم استانی های خود را شکستید. مردم خوزستان می پرسند آن از سریال موهن سرزمین کهن و این هم از برنامه نود؛ در صدا و سیما مگر چه خبر است؟
حسینی ادامه داد: آقای مدیر رسانه ملی چرا اجازه می دهید رسانه ای که قرار بود دانشگاه شود میلی اداره شود. اگر از تحریک احساسات میلیون ها خوزستانی محروم و تشنه نمی ترسید کمی به عقوبت اخروی اعمال خود بیاندیشید. این چه دستگاه فرهنگی است که هیچ نظارتی بر آن وجود ندارد و برنامه سازانش هر کاری که دوست دارند انجام می دهند.
سیدشریف حسینی افزود: وقتی سانسور صدا و سیما در یک بازی والیبال کوچک ترین موردی را از دست نمی دهد و اعصاب و روان بینندگان خود را با سانسوری بدسلیقه و آهنین می آزارد چگونه یک آیتم سیاسی که در واقع رپرتاژ آگهی مافیای انتقال آب است اجازه پخش از یک برنامه تلویزیونی را می یابد.
نماینده مردم اهواز با اشاره به سابقه برنامه نود در هتک حرمت و تخریب شخصیت ها و سرمایه های این مرز و بوم گفت: فوتبال و ورزش عامل اتحاد و همبستگی ملی است؛ چرا با اهمال و ندانم کاری ساحت ورزش را در برنامه ای که خود مدعی پرچمداری مبارزه با حضور سیاسی ها در ورزش است را به سیاست آلوده می کنیم و یک طرفه قضاوت می کنیم.
حسینی اظهار داشت: خطاب به رئیس سازمان صدا و سیما می پرسم که چرا تریبون یک برنامه ورزشی در اختیار مافیای انتقال ظالمانه آب قرار می گیرد.
سیدشریف حسینی خاطرنشان کرد: مردم ورزش دوست خوزستان که روزگاری چندین تیم ملی را به فوتبال کشور تقدیم کرده اند دیگر به صداقت برنامه نود اعتمادی ندارند. دیگر حتی برنامه نود را نخواهند دید. برنامه نود در خوزستان تحریم خواهد شد چرا که دیگر عادل فردوسی پور از عدالت ساقط و بازیچه دست افرادی شده است.
این نماینده مجلس، انتقال بین حوضه ای منابع آب در کشور را یک بحث کارشناسی و کاملاً فنی دانست که می بایست در وزارت نیرو، کمیسیون انرژی مجلس و محافل دانشگاهی و آکادمیک به بحث و گفت و گو گذاشته شود و نه در یک برنامه غیر تخصصی و آن هم در مورد فوتبال.
حسینی افزود: سوء استفاده از بازیکنان فوتبال برای القاء یک موضوع انحرافی که هدف آن مظلوم نمایی کاذب برای انتقال آب غیر مصارف شرب است، عین هرج و مرج رسانه ای و شانتاژ زردی است که نباید در برنامه نود اتفاق می افتاد.
رئیس کمیته فوتسال و فوتبال مجلس نهم خطاب به مدیران و بازیکنان سه تیم فوتبال خوزستانی حاضر در لیگ برتر کشور گفت: به عنوان قطره ای کوچک از اقیانوس شور و شعور جامعه خوزستانی از شما می خواهم که در واکنش به این توهین برنامه نود هر گونه گفت و گو با این برنامه را تا عذرخواهی دست اندرکارانش تحریم کنید تا بدین وسیله فریاد مظلومیت مردم خوزستان به برنامه ناعادلانه نود برسد.
عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی خواهان تذکر، اخطار و حتی توقف پخش برنامه نود در صورت ادامه روند کنونی شد و اضافه کرد: سوء استفاده مافیای انتقال آب از یک برنامه ورزشی به جای حضور در برنامه های علمی، فنی و یا مجامع دانشگاهی نشان دهنده پیروزی منطق خوزستانی و نتیجه بخشی فعالیت های مشترک نمایندگان، مدیران و مهم تر از همه زنجیره های انسانی کارون در خوزستان است.
سید شریف حسینی در پایان خواستار عذرخواهی عادل فردوسی پور و ضرغامی از مردم خوزستان شد و گفت: امیدوار بودیم که شاهد توهین دیگری از سوی رسانه ملی به مردم خوزستان نباشیم که متاسفانه این اتفاق در یک برنامه ورزشی افتاد.
همچنین برادر پاسدار “سید حسین حقجویان” طی نامه ای سرگشاده خطاب به عادل فردوسی پور مجری برنامه نود نوشت :
بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
با سلام و احترام ؛ عادل خان بدون هرگونه مقدمه چینی و افراط در نگارش این مکتوبه (رنجنامه) نظرتان را به برخی موارد و رویدادها که حضرتعالی خواسته یا ناخواسته وارد آن شده اید جلب مینمایم :
عادل خان عزیز که البته زمانی عزیزو دوست داشتنی برای مردم فهیم و ورزش دوست استان خوزستان بودید ! اگر در بینایی شما شک داشتم صریحا میگفتم که شما زاینده رود را با مستطیل سبز اشتباه گرفته ای چرا که به مبحثی ورود پیدا نموده اید که حتی در تخصص و رشته شما نیست ؟ والبته کمی هم آلوده به اوضاع سیاسی کشور . اما باید با صراحت کلام که خود جنابعالی هم از آن بهره میبرید خدمت شما عرض نمایم که زاینده رود ؛ زاینده رود است و مستطیل سبز میدان فوتبال .
عادل خان حضرتعالی دررایزنی ها و احتمالا شب نشینهاو صدالبته جلسات پشت پرده مورد اغفال برخی به اصطلاح سیاسیون کشور وآن مدیران نا مدیر قرار گرفته اید که متاسفانه جهت رسیدن به اهداف و امیال شیطانی خویش هیچ ابزاری را قویترازبرنامه شما ندیدند (رسانه ای که میلیونها بیننده دارد با آن برنامه جذابش میتواند جایگاه خوبی برای پیشبرد اهداف ظالمانه و گاها مردم فریب آقایان باشد)
عادل خان شما و سایر دست اندرکاران برنامه نود با این اقدام خود نه تنها دل شهروندان خوزستانی و چهارمحال و بختیاری را رنجانیده اید ، بلکه نفرین پدران و مادران شهید را بدرقه راه خود کرده اید که بازهم متذکر میگردد راهی که درپیش گرفته اید به … است .
عادل خان اگر میخواهید هنوز هم عادل بمانید !همان عادل دوست داشتنی و محبوب و ازاین اتهام وزین و سنگین که حقیرمعتقدم مورداغفال قرارگرفته اید تبرئه شوید ، هرچه سریعتر درهمان برنامه ایی که نوک پیکانتان را بسوی مردم مظلوم و باغیرت خوزستان و چهارمحال و بختیاری قراردادید ، در همان برنامه هم مردو مردانه از پیشگاه مردم فهیم و خونگرم این دیار و بویژه از خانوداه معظم شهدا و مسولین استان عذرخواهی کنید تا شاید بدینوسیله موردعفو و بخشش میلیونها نفرکه دراین دمای بیش از پنجاه درجه گذران زندگی مینمایند قرارگیرید ؛ در غیراینصورت چه بسا موردغضب و تنفر انسانهایی قراربگیرید که هر آهشان میتواند به تقدیر الهی ابابیل و سنگی باشدبرسرشما و البته *** .
آقای فردوسی پور ، این روزها با آن اقدام بیجا و غیر منطقی و خارج از هرگونه اصولی شده اید نقل هرمجلس ویا تجمعی در استانهای محروم خوزستان و چهارمحال و بختیاری . تنفر مردم فهیم و البته رنجکشیده این استانها از شما بحدی رسیده که از پیر و جوان ، زن و مرد ، شناخته و یا نشناخته سیر نفرینها و … بدنبال دارید .
ازاین همه بترسید از عقوبت کار وآه وناله مادران دلسوخته شهداء بترسید و تا دیرنشده همان بکنید که عقلانی است . نه تیشه به ریشه زدن و یا آب به آسیاب دشمن ریختن . مردم ما هنوز هم شما را فردی فهیم و تحصیل کرده و آگاه بویژه در امور ورزشی میدانند . با ورود به مبحث ها و رویدادهایی که خارج از حوزه تخصصی شما و حدود و ثغور کاری شماست خود را ملعبه دست نامحرمان و نااهلان سیاسی نکنید که این زیبنده شما نیست .
خوزستان دین خود را به اسلام و انقلاب ادا کرد ، اما آیا مسئولین دین خودشان را به این استان و مردم ستمدیده و محروم ادا کرده اند که الله اعلم .
کمی به این گفته رجال سابق سیاسی کشور فکرکنید و خواهید دید که این کجا و آن کجا ؟
“بابک مختاری” دانشیار دانشگاه شهید چمران اهواز هم با نگاشتن یادداشتی تحت عنوان “آقای فردوسی پور مردم را جیگر فرض نکن” ، اعتراض خود را به این اقدام مجری برنامه نود ابراز کرد . متن این یادداشت به شرح زیر می باشد :
آقای فردوسی پور مدتها بود می خواستم برایت بنویسم که برنامه ات در حال تبدیل شدن به کارخانه ایران خودرو است هر روز محصولش بی کیفیت تر از دیروز می شود. می خواستم بنویسم در سالهای اخیر پسرفت داشته ای و پیکان تولید می کنی اما علی رغم سابق پنج سال بازی رسمی فوتبال، چون مدت ها از این ورزش دور بوده ام خودم را شایسته ندیدیم. ولی وقتی در بامداد ۲۸ مرداد در سالگرد کودتای ننگین ۲۸ مرداد کودتای ناجوانمردانهات را بر علیه شش میلیون مردم مظلوم خوزستان و چهار محال بختیاری دیدم و دیدم که خواسته یا ناخواسته خود پیکان حمله ی عده ای فرصت طلب شده ای، سکوت را جایز ندانستم و دست به قلم شدم.
آقای فردوسی پور شما که در قحط الرجال سیمای ضرغامی هرآنچه می خواهی انجام میدهی، در مورد همه چیز اظهار نظر میکنی، در نقش مدعی العموم ظاهر می شوی، از ضعف و قدرت بیان و استدلال فوتبالیستها سوء استفاده میکنی تا بتوانی به هر قیمتی بیننده ها را جلوی تلویزیون نگهداری، به عنوان یک عضو هیات علمی دانشگاه باید بدانی که ورود به هرعرصه ای تخصص می خواهد. توئی که همیشه میگویی “در کجای دنیا اینگونه است” باید خودت هم به این جمله پایبند باشی و پاسخ دهی کجای دنیا یک مجری ورزشی در مورد انتقال آب بین حوزهای اظهار نظر می کند؟ در کجای دنیا یک تهیه کننده برنامه ورزشی در مورد انتقال آب بین حوزهای که به مساله ای امنیتی تبدیل شده، فیلم هندی می سازد؟
آقای فردوسی پور من دانشیار شیمی دانشگاه شهید چمران اهواز هستم شما هم گویا کارشناس ارشد مهندسی صنایع هستید و مربی دانشگاه صنعتی شریف بیایید در زمینه اشک تمساحی که برای زاینده رود ریختهاید و احتمالا هدفتان باز کردن پرونده انتقال آب به استانت کرمان بوده است؛ باهم علمی گفتگو کنیم:
شما به عنوان مهندس صنایع حتما درسهای طرح ریزی واحدهای صنعتی، طراحی ایجاد صنایع و اقتصاد مهندسی را خوانده ای حتما در این درسها با صنایع مختلف و مطالعات امکان سنجی تاسیس آنها، آشنایی مختصری پیدا کرده ای. اگر هم نخوانده ای اشکال ندارد چون زبان انگلیسی ات گویا خوب است و می توانی از منابع دسته اول بخوانی و بدانی که در هیچ جای دنیا صنایعی که آب بری زیادی دارند را در منطقه ای که کمبود آب دارد؛ تاسیس نمیکنند. آقای هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف اگر نمی دانی بخوان و بدان که در هیچ جای دنیا در مناطق کم آب و کویری، برنج نمی کارند چون می دانند با کشت برنج باید خشکسالی درو کنند.
آقای فردوسی پور به هوشمندی ات واقف بودم اما در تعجبم که چگونه بازیچه مدیرانی شدی که با استفاده از رانت، بیشتر صنایع دولتی پس از انقلاب را در اصفهان ایجاد کردند و اکنون که نتیجه این توسعه ناهمگون و ناپایدار به آلودگی وحشتناک هوای اصفهان و خشکی زاینده رود انجامیده است؛ در فراری به جلو قصد دارند با انتقال غیر علمی و غیرمنطقی آب بین حوضه ای، برای خود آبرویی کسب کنند. کسانی که چون پای استدلال علمی شان سخت می لنگد، و در این حوزه کم آورده اند، سعی دارند با سوار شدن بر امواج احساسات مردم شریف اصفهان، زمینه اجرای این طرح غیر علمی را فراهم آورند. کسانی که با مدیریت بخشی نگر و نابخردانه خود، پایتخت فرهنگ و تمدن ایران را به این وضع غیرقابل قبول رسانده اند از خامی، شتابزدگی و ناآگاهی شما سو استفاده نمودند تا این بار، با رابین هود بازی دوباره مردم تیزهوش، با فرهنگ و انقلابی اصفهان را تهییج و تحریک کنند و افسوس که تو هم فریب خوردی آن هم چه فریبی.
کلام اخر اینکه آقای فردوسی پور همه مخاطبان برنامه نود را به قول خودت ” جیگر فرض نکن” . مخاطبان برنامه نود همه آنهایی نیستند که هر دوشنبه شب مضحکه خاص و عام شان می کنی. بسیارند کسانی که بیشتر از تو و همکارانت در رسانه ملی می فهمند و می دانند اما شوربختانه چون اینجا مثل همه دنیا نیست که هرکس بتواند تلویزیون خصوصی داشته باشد فعلا دور دور شما و دانشمندان دیگری چون خسرو معتضد است که به ناحق بر اسب مراد سوار شده اید و می تازید و البته به خاطر بی لیاقتی تان به مرور زمان، این اسب را به الاغ بدل کرده و سر افکنده بر زمین می افتید.
“سید شکرخدا موسوی” دیگر نماینده مردم اهواز نیز با ارسال نامه ای به دفتر “سید عزت الله ضرغامی” رئیس صدا و سیما که خود فرزند خوزستان و شهرستان دزفول می باشد ، بصورت شدید الحن از رویکرد غیرحرفه ای برنامه ورزشی۹۰ و رسانه ملی در ایجاد التهاب و زمینه چینی برای انتقال آب کارون به شدت انتقاد کرد .
این نماینده اهواز و عضو کمیسیون کشاورزی مجلس آورده است چرا در یک برنامه ورزشی پربیننده روی موضوعی فرافکنی می شود در حالی که نمایندگان با کار و استدلال کارشناسی آسیبها و خطرات انتقال آب کارون برای مردم خوزستان را روشن کرده و دولت وادار شد تا صدای مظلومیت مردم خوزستان را بشنود.
چرا صداوسیما به بازتاب مشکلات مردم خوزستان در کمبود آب آشامیدنی , خطر نابودی کشاورزی در جلگه خوزستان , آمار بیکاری جوانان ما و دهها مشکل دیگر اقدامی نمی کند؟
سوگمندانه باید گفت که چنین رویکردی در این شرایط مصداق بارز کج سلیقگی متولیان یک برنامه ی ورزشی و بازتولید رنجش و دل آزردگی جوانان و مردم خوزستان به عنوان مهد ورزش ایران بود. در این نامه آمده است مردم ورزش دوست خوزستان که تا پاسی از شب چشم به این برنامه می دوختند با تعجب از عدم ارتباط رسالت برنامه با گزارش پخش شده رنجیده خاطر شدند.
خوزستان که بیشترین سابقه و تیم های حاضر در لیگ کشور را دارد چرا در آن ازآلودگی آب آشامیدنی , بیشترین آمار تصادفات جاده ای , بالا ترین نرخ بیکاری جوانانش , هجوم ریزگردها و خطرات ریوی و تنفسی و…. گزارشی تکمیلی پخش نشده است؟
این نماینده خوزستان تاکید کرد از دلایل گرایش و علاقه مردم به این برنامه ی ورزشی بی طرفی و تخصصی بودن آن بوده است که با این کار ضمن ورود به مبحثی غیر تخصصی آنهم از دریچه احساس , جانب جریانی را گرفته است که عطشناکی مردم و نابودی خوزستان را نشانه رفته اند.
اینجانب در مقام نماینده مردم اعلام آمادگی میکنم تا با حضور در آن برنامه دلایل مخالفت شدید خود و همکارانم و نگرانی مردم قهرمان خوزستان را تبین نمایم.
کارون خواهر همه ی مردم خوزستان است، خواهری که ناتوان شده است اما هنوز خواهر است. نمی توانیم چشم طمع به این اندک لطف باقی مانده از خوزستان را تاب بیاوریم… دلمان را به رودخانه ی دز می سپاریم تا در وصال کارون، صدایمان را شنیده باشد…
مشاهده تصویر این نامه در ایـنـجـا …
در پایان و پیش از انتشار فیلمی در این رابطه ، شعری از “نگین فرهود” تحت عنوان “لب کارون !”که به تازگی بدست «روناش» رسیده را تقدیم شما می نمائیم :
کارون خواهر همه ی مردم خوزستان است، خواهری که ناتوان شده است اما هنوز خواهر است. نمی توانیم چشم طمع به این اندک لطف باقی مانده از خوزستان را تاب بیاوریم… دلمان را به رودخانه ی دز می سپاریم تا در وصال کارون، صدایمان را شنیده باشد…
گره روسری ام را که باز می کنم
شب روی شانه هایم راه می افتاد.
قرار نیست همه ی رودخانه ها آبی باشند
کارون را ببین!
به همه چیز شباهت دارد به جز خودش…
صندلی های لب کارون ایستاده اند
که ما بنشینیم
و روی سرشاخه هایش نقشه بکشیم
ای نور به قبرت ببارد آقاسی!
هنوز نتوانسته ایم
برای کارون
پرچمی بلندتر از دستمال تو باشیم!
هله به این رودخانه دزدی
هله
هله
هله به این حاتم طایی شدن
ما که بخیل نیستیم
حاضریم
در عزای زاینده رود
خرمای تازه ی خوزستان را خیرات کنیم…
سید احمد آوایی نماینده دو دوره پیشین مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی ، به همراه جمعی از فعالین سیاسی ، فرهنگی و نیروهای رزمنده و ایثارگر دزفول ، امروز یکشنبه با آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدار و گفتگو کردند .
سید علی آقامیری
همچنین آقایان دکتر شیروی ، عبدالکریم شارونی ، علیرضا و محمود آژنگ ، دکتر غلامعلی رجایی حضار این دیدار بوده اند.
برخی از نظرات کاربران روناش:
بابا روناش توروخدا عکس آوایی رو نزارید تو سایت میبینمش غصه میخورم که بعد از اونه که داره این بلاها سرمون میاد البته بادش بخیر خود نه به از آوایی ، خود آقای آفامیری هم خوب بود.
با عرض سلام. این خبر بسیار خوبی است.مخصوصا زمانیکه وزیر کشور اعلام کرده قرار است به استان های کشور افزوده شود.شاید این اقدام آقای آوایی مفید واقع شود.اقای پاپی که بعید میدانم وقت همچین کار هایی را داشته باشد و در حال رسیدگی به دعواهای بین طوایف بختیاری هست.چقدم کارش مفیده!!!!
در روزهای گذشته شب نامه ای موهن در سطح شهر دزفول توزیع شده که از محتوی آن چنان برمی آید که نویسنده و یا نویسندگان آن به خیال خود با این وسیله می توانند میان مردم و مسئولین دزفول و یا برادران بختیاری های مقیم دزفول تفرقه ایجاد کنند.
شب نامه مذکور “نماینده ولی فقیه و امام جمعه دزفول” را مورد هدف ناصواب خود قرار داده و به دنبال آن است که تمامی اتفاقات چند ساله اخیر دزفول را گردن وی بیاندازد و دیگران را مبرا نماید.
شب نامه نویسان تغییر حجت الاسلام والمسلمین تقوی، حجت الاسلام والمسلمین عسگری، رد صلاحیت سید احمد آوایی و این اواخر داستان جنجال برانگیز معاون فرماندار را نیز به حجت السلام والمسلمین قاضی نسبت داده است .
شبنامه مذکور بی شرمانه امام جمعه را به نژاد پرستی و توهین به اقوام متهم کرده و سعی بر آن داشته تا با فرافکنی و پاک کردن صورت مسئله اینگونه جلوه کند که میان بزرگان دزفول اعم از نیروهای مذهبی، اصولگرا، کارگزار و اصلاح طلب و…، کینه و درگیری بسیاری وجود دارد و نقطه عطف این مشکلات، برخورد با اقوام و برادران بختیاری است.
مدتهاست که وفاق و همدلی کم سابقه ای میان کلیه ی نیروهای فکری، سیاسی و مذهبی و آحاد مردم بوجود آمده که آینده ای روشن را نوید می دهد ، نمونه ی آن حضور کم سابقه آنها در انتخابات شوراهای اسلامی شهر دزفول بود. حضوری که اغوا کنندگان و شیاطین تفرقه را در دزفول مایوس و سرخورده کرد.
نویسندگان آن متن سخیف که شاید همان رهبران شکست خورده اغتشاشات اخیر دزفول هستند، با خیال فرومانده خود چنان عرصه را در تمامی زمینه ها بر خود بسته ، سخت و سنگین می بینند که با نوشتن و توزیع شبنامه، دست به “آتانازی” بی ارزشی زده که قطعا نابودی کامل را برای افکار و ایده های ضد مذهبی و ضد اتحاد و امنیت شهرستان خواهند دید.
توهین به امام جمعه، تظاهر به مظلومیت نماینده اسبق دزفول و همچنین تغییر معادلات سیاسی و فرهنگی شهرستان که در روزهای گذشته رقم خورده است، دلیل بر نادانی، ضعف و عدم داشتن اطلاعات دقیق و اشراف کامل بر کل مسائل شهرستان است.
ساختن سناریوی جدید از درگیری بین “سید احمد آوایی” و “سید محمدعلی قاضی” و اتصال ادامه آن به معاون فعلی فرماندار در زمان کنونی موضوعیتی ندارد.
در حال حاضر هیچ گونه درگیری و کدورتی میان هیچکدام از مسئولین شهری وجود ندارد و ضعمای دزفول بیش از پیش با هم یکدل و یکصدا برای سربلندی دزفول متحد و متفق هستند.
مطالب و موضوعاتی که در آن سیاهه سخیف مطرح شده هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارد و آشفتگی و پراکنده گویی، صرفا نشان از یک پریشانی همراه با جنون و از روی عصبانیت دارد.
ما، قصد حمایت و یا تکفیر شخص خاصی را نداریم ولی آنچه مشخص است هدف از چاپ و توزیع چنین شبنامه ای جلوگیری از وفاق، اتحاد و برادری میان مردمی هستند که در کل شهرستان دزفول زندگی می کنند.
آنها در وهله اول بدنبال آن بودند که ارتباط صمیمی بوجود آمده بین امام جمعه و نماینده اسبق را مخدوش کنند، دوم برآن شدند موضوع را قومیتی کرده و از درگیری میان امام جمعه و معاون فرماندار که اصالتا از دزفولیهای بختیاری زبان است شروع کنند، ولی جالب است اصلا از نماینده فعلی شهرستان در سناریوی هتاک امام جمعه ستیز، سخنی به میان نیاورده است.
به هر تقدیر، فتنه گرهای نوین از هر مسلک و قومیتی، چه بخواهند و چه نخواهند باید بدانند، تمامی مردم و مسئولین ساکن در شهرستان دزفول با هم یکدل و یکصدا هستند و به خواسته پروردگار، هیچ خدشه ای بر این اتحاد وارد نخواهد آمد. قطعا خداوند متعال مکر و نیرنگی را که بخواهد کوچکترین تاثیر نا مطلوب را بر چهره ی شهر پایداری و شهادت ، دزفول قهرمان وارد سازد به خودشان بازخواهد گرداند، همچنان که گردانید!
در این شبکه بارها و بارها ذکر شده، (از هر قومیتی که باشی تا زمانی که در دزفول هستی، ازآب و خاک این شهر سبز و مقدس استفاده میکنی” دزفولی” هستی و باید به صلابت، سلامت و فرهنگ این شهر احترام گذارده و در حفظ آن کوشا باشیم).
همیشه مشاهده شده از اقوام (عرب، لر، بختیاری و هر قومیت دیگری که در دزفول ساکن است) در خارج از دزفول، خود را دزفولی معرفی کرده و جدای از قومیت خود به آن افتخار نموده است ، چرا که دزفول ” سرزمین افتخارات ” و پایتخت مقاومت ایران اسلامی است. و تنها دشمنان دین، مردم و نظام هستند که از تفرقه، آشوب و بداخلاقی و فتنه انگیزی به دنبال سود فرومایه ی خود می گردند.
مردم همیشه بلوغ فکری و بصیرت خود را اثبات کرده ، نیرنگ و فتنه را تشخیص داده، تکفیر و محکوم می کنند. در طول تاریخ مردم دزفول همیشه درست تشخیص داده و عمل کرده اند.
با توجه به تاکید مقام معظم رهبری به مقوله فرهنگ در جامعه اسلامی است، لذا هر چه قدر ما بتوانیم فرهنگ اتحاد و همبستگی، دوری از تفرقه ، صداقت و برادری را در جامعه رواج داده و نهادینه کنیم، هیچگاه دشمنان و خودفروختگان نمی توانند رخنه ای در بدنه ملت یافته و نقشه های شوم خود را اجرا نمایند.
یکی از مواهب و نعمت های بزرگی که خداوند ؛ ارزانی مردم دین پرور دزفول داشته است وجود رودخانه برکت افزای دز است ؛ موهبتی عظیم و بی نقصان که هزاران سال است ؛ شریان حیات و نبض اقتصاد این خطه زرخیز را در دست دارد و سخاوتمندانه به آن زندگی و پویش بخشیده و جدای از ایجاد شرایط زیست محیطی فاخر و ممتاز ؛ منطقه را به قطب کشاورزی مهم و دیرپائی مبدل ساخته است. از نام ؛ این لاجوردینه رود تا قبل از حضور عیلامی ها در منطقه ؛ اطلاعی در دست نیست ؛ لیکن عیلامی ها که اولین قوم ساکن در این سرزمین بوده اند به این رودخانه ((ایدیده)) می گفتند ؛ تا بعد از گذشت قرن ها و اسکان متناوب یونانیان در این آبادی جای اسم این رودخانه به (( کوپرات )) تغییر نام یافت ؛ پس از آنکه در سال ۲۶۰ میلادی ؛ شاپور اول پادشاه ساسانی برای ساختن پل باستانی به وسیله اسیران رومی ؛ دژ مستحکمی ؛ برای محافظت از پل و انبار مصالح و نیز اسکان سازندگان پل ؛ بنا کرد این مجاورت و ارتباط باعث شد که به تدریج نام این رودخانه به(( آبدیز)) که در زبان پهلوی ساسانی به معنی قلعه و دژ است ؛ تغییر نام پیدا کند. بنا به آنچه سید احمد کسروی جغرافی دان متاخر در کتاب کاروند آورده است ؛ دو نفر از جغرافی دانان و مورخین یونانی به اسامی ((استرابو)) و (( دیودوروس)) هم در آثار خود به نام رودخانه دز صحه نهاده اند لیکن در کتاب تاریخ جغرافیائی دزفول به نقل از منابعی آمده است که : جغرافی دانان مسلمان قرن سوم هجری و مقدسی در سده چهارم و حمدالله مستوفی در سده هشتم ؛ آنرا آب جندیشاپور نامیده اند و حتی وقایع نگاری در سده نهم از این رودخانه بنام آب زال نام برده است ؛ که محققا اشتباه است چون آب زال یکی شاخه های رودخانه کرخه است که در ۶۰ کیلومتری جاده اندیمشک به پلدختر قرار دارد و شاید مجاورت این دو رودخانه باعث این شبهه گردیده باشد.
گزیده ای از سخنان دکتر سنگری :
مروری بر تاریخ آیا می دانید بعد از طوفان نوح یکی از شهرهایی که از خاک سر برآورد و یکی از تمدن های بزرگ تاریخ در آن شکل گرفت ، محلی بود به نام اَوان ، اَوان شهری بود که بعد از طوفان نوح از خاک سر برآورد و بخشی از همراهان حضرت نوح در آن شهر مستقر شدند و آغاز یک تمدن بزرگ را شکل دادند که از منطقه ای به نام ” آوانتاش ” یا ” اَوِنتاش ” یا ” رُناش ” که بعدا روناش شد و امروز ما آن را به ” رعنا ” می شناسیم . در این قسمت تمدنی شکل می گیرد که دامنه ی آن بعدا تا بین النهرین را دربر می گیرد…… آیا می دانید امتداد این تمدن به تمدن بزرگ جندی شاپور می رسد که در شهر دزفول شکل گرفته است . آیا می دانید از ۲۶۰۰ سال پیش از میلاد مسیح در این شهر تمدنی شکل گرفته که از بسیاری از تمدن ها جلوه هایش بیشتر بوده است. آیا می دانید این تمدن پذیرای دانشمندان بزرگی بوده که به شهر دزفول می آمدند و تدریس می کردند . آیا می دانید دانشگاهی که در دزفول بوده از امیرالمومنین (ع) دعوت می کند که برای تدریس شیمی به دزفول بیایند و حضرت می پذیرد ، ولی با شروع جنگ دیگر امکان آمدن ایشان پیش نمی آید . آیا می دانید امیرالمومنین (ع) اطلاعاتی از این دانشگاه ( دانشگاه جندی شاپور ) می گیرد و بعد از گرفتن این اطلاعات ، حضرت تصمیم می گیرد کتابی را از این دانشگاه به زبان عربی ترجمه کند و این کار را انجام می دهند . آیا می دانید پزشکی که روزی در کوفه رگی را از قلب بیرون کشید و روی فرق امیرالمومین (ع) گذاشت و بعد به آن نگاه کرد و به امام حسن (ع) عرض کرد به پدرتان بگویید دیگر وصیت کند ، این پزشک از شهر دزفول بوده است .( یعنی تامین نیازهای پزشکی مرکز حکومت امیرالمومنین از اینجا بوده ) ما امروز کجا هستیم؟ این گذشته تاریخی ما است . به گمان من این شهر نظر کرده است و به اعتقاد من دعایی هم پشت سر این شهر است .
دزفول در زمان جنگ آیا می دانید در زمان جنگ زنان شب ها در دزفول پست می دادند و حتی یک خانم هنگام نگهبانی ، دزدی را دستگیر می کند و به بسیج می آورد . آیا می دانید در زمان جنگ ، وقتی بنی صدر به دزفول می آید ، یک خانم جلو می رود و محکم به سینه او می زند و می گوید : تو ۲۰۰ موشک آر پی جی به من بده ، من پرچم ایران را در بغداد می زنم . ولی متاسفانه الآن ما چند نویسنده زن در دزفول نداریم که این ارزش ها را به رشته تحریر در بیاورند. بیایید شخصیت های خودمان را معرفی کنیم . ایا می دانید شهید سبحانی که بود ؟ سردار رشید کیست ؟ شهید دانش که در هفتم تیر به شهادت رسید که بود ؟ آیا می دانید سنگری و رشید محصول شهید سبحانی هستند و او کسی بود که با پای فلج ، کشان کشان خودش را به مسجد می رسانید و دست این نسل را گرفت و نسلی که الان کار می کنند ، محصول آن مرد بزرگ هستند . آیا از این بزرگان حتی یک تندیس ، یک نماد ، یک چیز شاخص داریم ؟ شهر مابا این ستارگان روشن است و ماچقدر آنها را می شناسیم ؟و یا آنها را شناسانده ایم ؟ آیا می دانید اولین گروهی که به خرمشهر وارد شدند و کار کردند از مردم دزفول بودند . آیا از خود پرسیده اید که چرا دزفول ما ، در زمان جنگ این همه موشک باران و بمباران شد . آیا می دانید صدام حسین گفته بود اعلام سردار قادسیه را ، من در دزفول می کنم و این مردم دزفول بودند که ناکامش کردند و داغی که بر جگر صدام گذاشتند واقعا ستودنی است . آیا می دانید این شهر مامینه و آرامشی داشت که سرمایه معنوی جبهه از آن سیراب می شد و بچه های رزمنده برای بازسازی روحیه خود به دزفول می آمدند . آیا می دانید حتی کسانی که الان وارد دزفول می شوند ، این آرامش را حس می کنند و می گویند این بلدِ امن است . آیا می دانید مادر شیخ مرتضی انصاری ، خود مجتهده بوده و دست کم ۵ تا ۶ مجتهده در دزفول داشتیم . آیا می دانید در یک زمان نزدیک به ۳۰ مجتهد در شهر دزفول بوده است ، ولی متاسفانه الان در شهر یک مجتهد هم نداریم . شهر ما یک چنین پشتوانه هایی داشته است . و در آخر بدانید که ارزش های این شهر گم هستند ، چون ما کاری نکرده ایم . بدانید امروز برای دزفول کار کردن ، برای دزفول کار کردن نیست ، کار کردن برای شهری است که متعلق به همه است . اگر برای دزفول کار کنیم ، برای ایران عزیز کار کرده ایم ، برای جهان و اسلام کار کرده ایم . پس بیایید شهر خودمان را به عنوان یک آیه و یک آینه به دیگران معرفی کنیم . همت ها را به میدان بیاورید و چهارم خرداد را در چهار خرداد خلاصه نکنیم . و حالا : با خواندن بیانات دکتر آیا به شهر خودمان افتخار نمی کنیم ؟ آیا افتخارنمی کنیم که دزفولی هستیم؟ پس همتی مضاعف .
مسجد جامع دزفول : اوایل دوره اسلامی و در «قرن هفتم مرمت » شد مسجد لبخندق کاروانسرای افضل و قندی : دوره صفویه آسیابهای آبی دزفول: حدود ۱۵۰۰ سال پیش تپههای باستانی منطقه زلقی چغامیش: ۳۴ قرن پیش از میلاد مسیح تپه باستانی سنجر پل قدیم (دزفول) یا پل رومی : دوره ساسانیان در حدود ۱۷۵۰ سال پیش بازار قدیم حمام کرناسیون : حدود۱۵۰ سال پیش حمام میان دره : ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال پیش حمام وزیر : اواخر صفویه (حدود ۳۰۰ سال پیش) پله بَچیلون: پلهای قدیمی که محله سبزقبای دزفول رو به ساحل رود دز وصل میکند ساباطها شوادونها بند بالارود هورمس اتاق آقامیر: حدود ۲۰۰ سال پیش مجموعه شاه رکن الدین شامل بقعه، مسجد، مدرسه و حمام : ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال پیش خانه تیزنو خانه سوزنگر خانه قلمبر بوستانهاپارک دولت : بلوار شهدا (ابتدای جاده دزفول – سردشت)، پشت سد تنظیمی پارک سومشعبان : بلوار نیروی هوایی (جاده دزفول – اندیمشک)، کوی سوم شعبان بقایای باغ فلاحت پارک جنگلی لاله : جاده دزفول – سردشت پارک جنگلی شهرداری : جاده دزفول – سردشت، روبروی کارخانه نوشابه دزنوش بیشه حمیدآباد : جاده دزفول – شوش، بعد از شهرک بن جعفر و نرسیده به کارخانه قند باغ وحش و شهر بازی بعثت : بلوار بعثت، جنب مجتمع فرهنگی سینمایی بوستان دوستی : انتهای بلوار نیروی هوایی (جاده دزفول – اندیمشک)، جلوی دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول بوستان ملت : جنب میدان امام حسین (ع) بوستان حضرت ولی عصر (عج) : ساحل رودخانه، جنب پل قدیم بوستان خلیج فارس : انتهای خیابان امام خمینی جنوبی، جنب میدان خلیج فارس بوستان ساحلی شهرداری : ساحل رودخانه دز، جنب فرمانداری بوستان ساحلی دز (علی کله) : بلوار شهدا، ساحل رودخانه دز، جنب سد تنظیمی بوستان آزادگان : کوی آزادگان، جنب مجتمع آموزشی استعدادهای درخشان (تیزهوشان) شیخ مرتضی انصاری بوستان پرستار : بلوار نیروی هوایی، جلوی بیمارستان دکتر گنجویان زیارتگاهها
مزار مطهر سربازان امام زمان (عج) {ملامحمدعلی جولای دزفول و سرباز گمنام امام زمان (عج)} دو تن از یاران و سربازان حضرت ولی عصر عجل الله در مسجد کج بافان دزفول مدفون می باشند ( شرح کامل از کتاب شمس الطالعه) جهت اطلاع بیشتر به وب سایت این مکان مقدس مراجعه نمائید. سبزقبا (امامزاده): برادر تنی امام رضا (ع) که این امام بزرگوار در آخرین سفر خود به مشهد ایشان را زیارت کردند. آرامگاه حزقیل نبی: پدر دانیال نبی و پدر بزرگ حضرت داود آرامگاه رودبند: نوه شیخ صفی الدین اردبیلی و پدر بزرگ شاه اسماعیل صفوی آرامگاه بنجعفر: آرامگاه محمدبن جعفرطیار از یاران امام علی و همسر ام کلثوم دختر آن حضرت بقعه علیمالک: آرامگاه دو تن از پسران امام علی که برای ارشاد مردم به ان شهر آمده بودند بقعه پیر اکبر زرینکلاه شاهخراسان دزفول زیارتگاه اجاق آرامگاه سید محمدابن علی ابن ابیطالب: آرامگاه فرزند حضرت علی در شش کیلومتری دزفول و در نزدیکی محمد بن جعفرطیار میباشد. سوار غیب قدمگاه حضرت عباس پیر فرّاش علمدار “علم عباس” پیر اساق شابولقاسم امامزاده زین العابدین جناب علی شاه رکن الدین قدمگاه ابوالفضل سید محمد سید جابر علی سَلَه بِسَر”پیرسله بِسَر” امیر رُکن شاه خراسون قدمگاه امام رضا علی مالک علی اودس او قدمگاه امام رضا دیمی بابا حزقیل پیر حبش بیت گزیده خاتون پیرنظر پیر زنگی “سی صَـبُر” سید صبور دُلدُل علی شیخ سماعیل سید محمود- سی محمید” پیر غریب مقوم عباس علی کاشفیه “میر صدر الدین” مقبره داعی پیرهفت تنان بابا یوسف “بوه یوسف” بوالعلا پیر بانگو پیر سید ولی الدین پیر هاشما اجاق مرتضی علی قوپی مرتضی علی تفرجگاهها سد دز سِنجَر علیکله: منطقه تفریحی-ساحلی دز در کنار سد تنظیمی. تال خانی زیستبوم کوهها : ادامه رشته کوههای زاگرس (کنگلو مرای بختیاری) دمب گرد سردشت – دیونی سردشت- سگریون هفت تنون سردشت- لنگر کوه سردشت – سالن کوه سردشت – دژممدلی خان بختیاری – کرناس سردشت – کیماس سردشت- میانکوه سردشت – قلعه شاداب سردشت درّهها : توبیرون – قوه احمدی – شیرین آب – اشکفت زرده یا کول خرسان – دره مارها – دری ارواح دریاچهها : سیاه چال- دریاچه سد دز- دریاچه کوهستانی تمی. آبشارها : شوی – هفت تنان – سرسرداب و… بیشهها : سربیشه زلقی-زاویه – عباس آباد – بن جعفر – حمید آباد و… دشتها : دیونی سردشت- پیربانگو سردشت – تنگه شرار سردشت – نور آباد – دول زنگی و… رودخانهها : رودخانه دز – شور آب – شیرین آب – جیروک – عجیروب
اتومیبلِ شیخ خَزعَل با واسطه از مرحوم حاج سیّد علی کمالی و از دیگر معمّرین دزفولی شنیده شده است، اولین اتومبیلی که وارد دزفول شد، اتومبیل سواری شیخ خَرعَل حکمران سابق خوزستان بود که برای دیدار با علمای شهر به دزفول آمده بود.
اتومبیل شیخ خرعل بسیار آهسته در کوچه های شهر حرکت می کرد، طبعاً باید اولین خودرویی باشد که از روی پل باستانی دزفول عبور کرده است.
گفتنی است که شیخ خزعل از زمان مظفّرالدین شاه قاجار تا زمان حکومت پهلوی اوّل با القابی همچون سردار اَرفع و سردار اَقدس بر خوزستان مسلّط بود و فرزندش چاسب نیز حکومت دزفول را در اختیار داشت.
برف در دزفول در سال۱۲۷۷ هجری قمری، در اواسط ماه رجب در دزفول هوا به شدت سرد شده و به اندازه ی۱۶ سانتیمتر برف آمده بود و معمّرین آنجا حساب کرده بودند سی سال تمام بود که در خوزستان برف نیامده است.
طوفان در دزفول در ماه رجب سال ۱۲۶۸ هجری قمری، به هنگام اذان مغرب هوای دزفول تیره گردید و رعد و برق و طوفانی در گرفت که تا آن زمان تاریخ هیچ کس چنین طوفانی به یاد نداشت. بعد از آن ، تگرگ بارید و چنان سیلی در کوچه های دزفول روان شد که اکثر گاو و الاغ های مردم که از صحرا بر می گشتند، تلف شدند. اکثر خانه ها هم با رعد و برق و سیل خراب شد
وبه (تاوان) مردم قدیم دزفول اعتقاد داشتند که ماهیتی معنی دار در طبیعت وجود دارد که دائماً اعمال انسان را کنترل می کند و این وجود را در ذات خداوند می دیدند و معتقد بودند هرکس هرکاری انجام دهد نتیجه اش را می بیند، حوبه یا تاوان ((تووون)) را برای نتیجه انجام امور منفی می دانستند.
ملفا : ملفا (گمان بد پیش از وقوع یک حادثه) مردم معتقد اند هنگام انجام یک کار نباید پیشگویی منفی کرد و اگر کسی پیشگویی منفی کرد می ترسند از اینکه آنگونه شود و معمولاً در اثر این گفته ها و پیشگویی های بد ممکن است مشکلی پیش آید و حادثه بد که از قبل ملفا زده شده انجام گیرد پس به کسی که می خواهد در حین یک جریان پیشگویی منفی کند می گویند ملفای بد نزن.
موری مار : موری مار (مهره مار) شخصی که پیش همه گان بدون دلیل خاصی عزیز است و همه به او احترام می گذارند، درباره چنین شخصی می گویند انگار مهره مار دارد. مردم معتقد اند که داشتن مهره مار عزت می آورد و دیگران را جذب می کند و مرده ناخودآگاه به شخصی که چنین مهره های جادویی را به همراه دارد نزدیک می شوند و به وی احترام می گذارند.
نظر کرده : مردم معتقد اند که بعضی افراد شایسته و مومن با ویژگی و استعداد خاص و برتر نظر کرده ائمه هستند یعنی همیشه به طور معجزه آسایی در حفظ و نگهبانی قرار دارند، به طوری که اتفاق بدی برایشان پیش نمی آید یا هنگام خطر جان سالم به در می برند و نیرویی پیوسته محافظ آنهاست.
تیه سور : تیه سور (چشم شور) تیه سور، چشم شور یا چشم زخم اصطلاح و اعتقادی است رایج در بین مردم مبنی بر اینکه بعضی افراد چشمشان شور است یعنی خاصیتی منفی در چشمشان یا وجودشان است که به نظاره کردن و دقت بر کسی یا چیزی به قصد ضربه زدن و یا گفتن تحسین با لحنی خاص از طریق امواج ماورالطبیعی صادر شده از آنها صدمه و ضربه ای به شخص یا شئی مورد نظر وارد می شود مثلاً شخص دچار مریضی و گرفتاری می شود، اگر شخص چشم شور به ظرفی یا وسیله ای نظر کند و بگوید چه ظرف قشنگی! آن ظرف در همان لحظه یا چند لحظه بعد شکسته می شود.
وبه (تاوان) مردم قدیم دزفول اعتقاد داشتند که ماهیتی معنی دار در طبیعت وجود دارد که دائماً اعمال انسان را کنترل می کند و این وجود را در ذات خداوند می دیدند و معتقد بودند هرکس هرکاری انجام دهد نتیجه اش را می بیند، حوبه یا تاوان ((تووون)) را برای نتیجه انجام امور منفی می دانستند.
ملفا : ملفا (گمان بد پیش از وقوع یک حادثه) مردم معتقد اند هنگام انجام یک کار نباید پیشگویی منفی کرد و اگر کسی پیشگویی منفی کرد می ترسند از اینکه آنگونه شود و معمولاً در اثر این گفته ها و پیشگویی های بد ممکن است مشکلی پیش آید و حادثه بد که از قبل ملفا زده شده انجام گیرد پس به کسی که می خواهد در حین یک جریان پیشگویی منفی کند می گویند ملفای بد نزن.
موری مار : موری مار (مهره مار) شخصی که پیش همه گان بدون دلیل خاصی عزیز است و همه به او احترام می گذارند، درباره چنین شخصی می گویند انگار مهره مار دارد. مردم معتقد اند که داشتن مهره مار عزت می آورد و دیگران را جذب می کند و مرده ناخودآگاه به شخصی که چنین مهره های جادویی را به همراه دارد نزدیک می شوند و به وی احترام می گذارند.
نظر کرده : مردم معتقد اند که بعضی افراد شایسته و مومن با ویژگی و استعداد خاص و برتر نظر کرده ائمه هستند یعنی همیشه به طور معجزه آسایی در حفظ و نگهبانی قرار دارند، به طوری که اتفاق بدی برایشان پیش نمی آید یا هنگام خطر جان سالم به در می برند و نیرویی پیوسته محافظ آنهاست.
تیه سور : تیه سور (چشم شور) تیه سور، چشم شور یا چشم زخم اصطلاح و اعتقادی است رایج در بین مردم مبنی بر اینکه بعضی افراد چشمشان شور است یعنی خاصیتی منفی در چشمشان یا وجودشان است که به نظاره کردن و دقت بر کسی یا چیزی به قصد ضربه زدن و یا گفتن تحسین با لحنی خاص از طریق امواج ماورالطبیعی صادر شده از آنها صدمه و ضربه ای به شخص یا شئی مورد نظر وارد می شود مثلاً شخص دچار مریضی و گرفتاری می شود، اگر شخص چشم شور به ظرفی یا وسیله ای نظر کند و بگوید چه ظرف قشنگی! آن ظرف در همان لحظه یا چند لحظه بعد شکسته می شود.
اشتباه نکنید مبالغه نمی کنم و این نوشته ناسیونالیستی نیست ، بحث روی اصول شهرسازی است ، امکاناتی که باید یک منطقه دارا باشد تا برای ایجاد شهر مناسب گردد ، خودتان قضاوت کنید :
برای شهر سازی باید
۱- سنگ بستر مناسب باشد : مکانی که برای ساخت شهر در نظر گرفته می شود باید دارای سنگ بستر مناسب باشد ( می دانیم که ساخت و ساز روی زمین های ماسه ای باعث رانش زمین و مشکلات بسیار می شود ، ساخت و ساز روی بستر گچی باعث انحلال بستر ، فرونشینی زمین و مشکلات دیگر می شود الخ ) اما سنگ بستر شهر دزفول بسیار مقاوم است چندان که ساخت و ساز منازل ویلایی احتیاج به پی گود ندارد
۲-آب کافی : مکانی که برای ساخت شهر در نظر گرفته می شود باید دارای منابع آب کافی باشد ، شهر دزفول با داشتن رود دز که زلال ترین رود خوزستان است ( بعلت بستر سنگی و صخره ای ) و از میان این شهر می گذرد و وجود آبهای شیرین و بسیار گوارای زیر زمینی آب شرب این شهر را با وجود جمعیت بسیار به راحتی تامین می شود
۳- شیب مناسب : برای دفع آبهای سطحی و فاضلاب منازل در هر شهر باید زهکشی مناسب وجود داشته باشد ، در دزفول با وجود شیب مناسب زمین در بیشتر قسمتها زهکشی شهر و ایجاد جوب و فاضلاب بسیار آسان صورت می گیرد و در این خصوص مشکل زیادی وجود ندارد
۴- هوای خوب : بهترین آب و هوا برای شهرها آب و هوای پایکوهی است که دزفول در منطقه سر دشت با اتصال به رشته کوه زاگرس دارای آب و هوای کوهستانی و حتی برف گیر و در قسمت مرکزی ( دشت ، جلگه ) تحت تاثیر کوهستان دارای آب و هوایی بسیار مطبوع است
۵- ایجاد زیر ساخت : زیر ساختها ( جاده ، برق ، آب ، گاز و … ) ، نزدیکی به سد دز برای استفاده از برق ، نزدیکی به میدانین گاز ، وجود آب کافی در کنار و زیر شهر برای شرب ، شیب مناسب برای زهکشی ، همه و همه بستری را فراهم کرده است تا بتوان گفت که دزفول از لحاظ زیر ساختها با مشکل چندانی مواجه نیست
۶- جاده دسترسی : نزدیکی دزفول به ریل سراسری اهواز – تهران و نزدیکی به جاده سراسری اندیمشک – تهران دسترسی آسان به این شهر و پویایی آنرا در خود دارد
۷- مراکز اقتصادی : هر شهر برای بقا احتیاج به مراکز اقتصادی بزرگی دارد تا سرمایه در شهر تزریق کرده و مراکز اقتصادی کوچک بتواند این سرمایه را به گردش درآورد ، زمینهای حاصلخیز دزفول این شهر را به عنوان قطب کشاورزی منطقه در آورده است ، همچنین مکان مناسب شهر ( نزدیکی به میادین نفت و گاز و راههای سراسری ریلی – جاده ای ) باعث جذب نیروی کار شهر و رشد و بالندگی بسیار خوب آن شده است
۸- ریسک یا خطر پذیری : دوری از خطرات طبیعی ، شهر ها باید در مکانهایی ایجاد شوند که تا حد مقدور از خطرات طبیعی مثل زلزله ، سیل ، توفان ، آتشفشان و … در امان باشند در مورد زلزله که خطر آن در دزفول وجود دارد باید محتاط برخورد کرد هرچند خوشبختانه از دیرباز تا کنون زلزله ی شدیدی در این شهر رخ نداده است ، ارتفاع منطقه و دوری از خطر سیل (جز بخش کوچک شمالی بین پل جدید و قدیم که حریم رودخانه رعایت نشده است) ، دوری از ماسه زار و مشکلات آن ، شور نبودن خاک منطقه و مشکلات آن محل مناسبی را از نظر امنیت برای زندگی ایجاد کرده است
حالا خودتان قضاوت کنید آیا دزفول قطعه ای از بهشت نیست ؟
اینجا شهر گفتوگوی تمدنهاست. جای پای معماری ساسانی و بیزانس و روم شرقی را میتوان در دزفول یافت.
دزفول مکانی بوده برای تبادل فرهنگها. شهری که در آن روزگاری، رومیها میزیستند و بر روی رودخانهاش سد ساختند
در معماری خانههای کوچک دزفول، از سبک مسجد ایرانی گرفته تا کلیسای رومی و از مکتب ساسانی گرفته تا یونانی همه را میتوان دید.
اینجا سرزمینی است که در آن پرتقال و خرما و موز در کنار هم میرویند. باید در کوچههایش گشت، منظره دیوارهایش را دید، روبهروی هر دری ایستاد و سر را تا جایی بالا برد که در آنجا دیوار و آسمان همدیگر را ملاقات میکنند و آنگاه گوش سپرد به همه نجواهای شهر.
شهری با بافت فشرده که گویی مردمش طاقت دوری از هم را نداشتند که خانههایشان از سه طریق پشتبام، کوچه و زیرزمین به هم راه داشته.
باید داخل خانهها شد و سرک کشید به شواوانها (شوادون به زبان محلی).
راهی زیرزمینی و دور و دراز که گاهی از کنار رودخانه دز سردرمیآورد و بیشتر اوقات از خانه همسایه. این راه زیرزمینی پناهگاه مردم دزفول بود در زمان بمباران هوایی.
وقتی در کوچههای دزفول راه میروی، اگر هم تنها باشی، گویی تنها نیستی.
در هر پیچی از کوچه، کوچه هم با تو میپیچد و چشم به آسانی و نرمی میچرخد.
دزفول را در زمان ساسانیان به صورت یک دژ و برای محافظت از پل رودخانه دز استوار کردند و به همین دلیل کالبد شهر شدیداً فشرده است و تمام خانههای ناحیه قدیمی شهر بر زمینهای کوچکی احداث شدهاند.
دزفول از معدود شهرهای ایران است که در معماری آن، آجر پخته به وفور به کار برده شده و گذشته از آنکه دیرپایی آن را باعث شده، اصالت و وقار خاصی نیز به آن بخشیده است.
دزفول شهر دارالمومنین و شهر سرداران رشید و دلیر هشت سال دفاع مقدس است . دزفول شهراست که شیخ مرتضی انصاریها را تحویل امت اسلام نموده است . دزفول شهری است که مراسم محرم آن آوازه اش در سرتاسر ایران پیچیده و در ایام محرم تقزیبا” از تمام ایران بازدید کننده دارد . دزفول شهری است که : …………….
در شهر دزفول همانند اغلب شهرهای ایران شکل گیری محلات بی تاثیر از روابط شغلی و صنفی و بنیه مالی ساکنین نبوده است. مقدار فضای تشکیل دهنده هر واحد مسکونی و پیچیدگی بیشتر فضاهای معماری آن در ارتباط با شغل و میزان توانایی مالی و درآمد صاحب خانه بوده است .در نماهای پایدار شهری محله مفهومی از یک منطقه مسکونی برای رفع احتیاجات گروهی از مردم که دارای خصوصیات تقریبا یکسان میباشند بدون شک مفهوم محله در مناطق مختلف وجود داشته است و معین کردن عوامل فعال و مهم شهری احتیاج به مطالعات گسترده تری دارد سئوال اینجاست بهترین راه برای استقرار مناطق رسمی وخدمات شهری چیست باضافه چگونه مراکز فعالیت میتوانند بهترین کارایی را داشته باشند پدیده شهر نشینی یک پدیده دامنه دار است نتیجه ای از صد ها سال وفق پذیری و ارزیابی ها ، بنابراین خلق ترسیم پلانهای زیبا و خطوط نمی توانند زندگی را به محله باز گردانند۰ارتباط میان کوچکترین واحد های سازنده شهر یعنی خانه ها و مجموعه محلات ومناطق مسکونی و همچنین واژه شهر که در برگیرنده موارد فوق میباشد لازم است بیشتر مورد بررسی قرار گیرد۰ بدون شک تعیین وبه رسمیت شناختن عوامل موثر در طراحی میتوانند در بر گیرنده ارتباطات انسانی (ارتباطات خانواده) و نماهای پایدار شهری برای ساخت یک منطقه مسکونی و یا توسعه بناهای قدیمی بکار گرفته شود. مفهوم محله: امروزه ما مفهومی از محله با معرفی بعضی از خدمات شهری را از آن سکونتگاههای اولیه داریم ۰ مطالعه موقعیت محله ها ، شرایط و ارتباط مردم برای فهم بهتر کاربرد محله لازم میگردد باضافه همچنان که مورد بحث قرار گرفت هر محله از مردمی تشکیل می یافت که دارای اشتراکات اقتصادی و اجتماعی یکسانی بودند در قرن چهارم و پنجم هجری محله به استاندارد بالا تری ارتقاء یافت و بعنوان منطقه صنعتی معرفی گردید۰ بیشتر صنایع توسط مردمی انجام میگرفت که دارای ارتباطات خانوادگی و این صنعت از پدر به پسرو بعد موروثی ادامه ی یافت بدین راه محله بعنوان خانه دوم برای صنعتکاران معرفی گردید در این محله از تاریخ شهر سازی در ایران رونق یافت و مردمان ساکن درهر محله فعالیت اقتصادیشان را قابل تمیز از مردم دیگر محلات و تولیدات صنعتی مردم در محله زندگی رونق می یافت و در همان محله نیز می ماندند ۰ این ارتباطات نزدیک به خانوادگی باعث می شد که مردم حتی جهت اسکان در محله خود دنبال مکانی جهت ادامه زندگی باشند نه در محلات دیگر، در این دوره شهر دارای بافت یکنواخت بود وتفاوتی بین محلات به معنی امروزی و جود نداشت هر محله دارای بازار ،حمام ، مسجد، قبرستان و گذری بود که مردمان تملک یا مردم با نفوذ از آن قبیله در امتداد آن منزل داشتند یکسری سلسله مراتب اجتماعی بین طبقات مردم ساکن در محله وجود داشت و این تفاوت مربوط به ثروت نمی شد اسم محله نیز استوار برمذهب ، قبیله ویا بزرگ آن مردم تعیین و بین مردم رسمیت می یافت و کارشان نیز نمایانگر اسم محله بین دیگر مردم شهر (محله سادات ،علویان ) رسمیت می یافت. ۱- عواملی که بقاء محله را به خطر می اندازد توسعه محله استوار بر مفاهیم باستانی و اسلامی بعد از دوره پهلوی متوقف گردید و ارتباطات خانوادگی متزلزل گشت که میتوان جهت بررسی بیشتر به موارد ذیل اشاره نمود:
۱-۲ مهاجرت: یکی از مهمترین عوامل انقراض محله میباشد که ممکن است شخص یا خانواده از روستا به شهر مهاجرت کرده و ارتباط خانوادگی را فراموش کند.
۲-۲ کار: یکی دیگر از عواملی که باعث می شود معنی یک منطقه مسکونی به زبان جدید تعریف گردد ورود شخص یا اشخاصی از خانواده و اشتغال در مکانی بدور از هسته خانواده میباشد. ۳-۲ تحصیلات: از دیگر دلایل انفصال نیروی جوان خانواده از هسته اصلی و محله مهاجرت از شهری به شهر دیگر جهت تحصیلات کلاسیک میباشد که بعضا بخاطر نبود زمینه اشتغال در محله شخص برای همیشه خانواده را ترک مینماید.
۴-۲ بیمه (امنیت شغلی): یکی از عواملی که باعث شده هسته خانواده متلاشی گردد امنیت شغلی است در گذشته نفرات هر قبیله و تخصص کاری،کار کردن و اقامت در کنار همدیگر نوعی قدرت اجتماعی و اقتصادی. بشمار می آمد ولی با معرفی امنیت شغلی دیگر نیازی به شمار افراد حامی وجود نداشت.
نام محلات در شهر قدیم دزفول: محله رودبند – کرناسیون – مجدیان -سر دره – ساکیان – سیاهپوشان – لبخندق – کتکتان – مقدمیان – لوریان – سر میدان – پولادیان – مرشدبکان – چولیان – بنگشتیان – خراطان – قلعه – بازار – پیرنظر – مسجد – شاهرکن الدین – سید محمود – صحرابدر مشرقی – میاندره – صحرابدر مغربی - مشک دوزان – علی مالک – کلانتریان.
چرا روز چهارم خرداد را روز دزفول نامیدهاند؟ آیا در این روز اتفاق خاصی افتاده است؟ مثلاً سوم خرداد روز آزادی خرمشهر و پنجم مهر روز شکست حصر آبادان است … این روز چه اتفاقی در دزفول افتاده است؟ ابتدا پاسخ به این سوال کمی مشکل بنظرمی رسید اما : انتخاب دزفول بعنوان سنگر پایداری و مقاومت مردم ایران، برای این بود که این شهر در طول دفاع مقدس مورد اصابت ۱۷۶ موشک با طول متوسط ۹ متر (جمعاً یک هزار و ۵۸۴ متر)، ۲ هزار و ۵۰۰ گلوله توپ (روزی بر این شهر گذشت که هر سه دقیقه صدای انفجار گلوله توپی گوشهای از آن را به آتش میکشید) و ۳۳۱ راکت هواپیما قرار گرفت و ۱۹ هزار باب منزل و مغازهاش ویران شد. ژنرال حسن الدوری از نزدیکان صدام گفته بود که «این تعداد بمب و موشکی را که ما بر سر مردم دزفول فرو ریختیم برای تخریب زمینی به مساحت سه برابر حجم کل دزفول کافی بود!» از طرف دیگر شهری با این همه صدمه و تهدیدی که از سوی دشمن در جنگ روانی و جنگ شهری، آنگاه که تصمیم بر موشکباران شهرها داشت، گوینده سخیف رادیو عراق با صدای نکرهاش میگفت: اما هیچگاه دشمن نتوانست این دژ مقاومت را از سکنه خالی کند و رزمندگان دوران دفاع مقدس بهترین شاهد بر مدعایند که ناهار صلواتی نماز جمعه دزفول عجب صفایی دارد! گفتم آیا این دلایل کافی است یا هنوز هم بگویم که این شهر به تنهایی در طول دفاع مقدس یک لشکر (لشکر ۷ ولی عصر) را از نظر نیرویی و امکانات پشتیبانی، حمایت میکرد … این صبر و مقاومت مردم شهرهایی همچون دزفول و آبادان بود که توانستیم دشمن را از رویای فتح یک هفتهای تهران مأیوس کنیم. یادمون هست وقتی دشمن خرمشهر را تصرف کرد در گوشه گوشه آن نوشت «ما آمدهایم که بمانیم» و زمانی که صدام اراده رزمندگان اسلام را در باز پس گیری خرمشهر دید مغرورانه گفت که «اگر خرمشهر را گرفتید کلید بصره را به شما میدهم!». اما وقتی بعد از ۱۹ ماه همگان دیدند دشمنی که خرمشهر را به دژ تسخیر ناپذیر تبدیل کرده بود چگونه خود در تارهای عنکبوتی که به دور خود تنیده بود گرفتار شد و زبونانه به اسارت درآمد؛ و به راستی این فتح و پیروزی مرهون همان مقاومتی بود که در دزفول و دیگر شهرهای مرزی کشورمان اتفاق افتاد.
دزفول از قدیم الایام شهری است که به مشاهیر و علما و افرادی که تاثیر گذار در مملکت بوده اند به خود می بالیده است و همواره در همه زمینه ها افتخار آفرینی نموده است . بنده بخاطر اینکه ممکن است بعضی از جوانان و اهالی محترم با این شخصیتهای گرانقدر آشنایی نداشته باشند به ذکر نام و سمت این عزیزان برای هر چه بیشتر آشنا شدن با آنها می پردازم (البته ممکن است که بعضی از این شخصیتها اکنون در این پست مشغول بکار نباشند اما بد نیست که بدانیم زمانی این افراد عهده دار این مسئولیتها مهم بوده اند.) دزفولی های خارج از کشور : پروفسور چله مال (عضو هئیت رئیسه ناسا) دکتر محمد رضا چیت ساز : استاد موسیقی دانشگاههای آلمان ، فرانسه و اسپانیا ، محقق در آواشناسی صدای پرندگان دکتر مسعود دزفولی (داروساز) دکتر همایون دزفولی (عضو ناسا) پروفسور بهزاد رئوفی (عضو ناسا – مسئول جهتیابی و کنترل مریخنوردها) پروفسور مجید صراف زاده (استاد دانشگاه در امریکا) عزت السادات گوشه گیر (استاد دانشگاه و نمایشنامه نویس مقیم شیکاگو – آمریکا) دکتر مرجان مشیریان دزفولی (مدرس فیزیک در امریکا) دکتر ابوالحسن هاشمی دزفولی (استاد دانشگاه در امریکا) (شاگرد آقای کالوین دارانده جایزه نوبل)
مسئولین کشور پس از انقلاب :
غلامحسین الهام (وزیر دادگستری و سخنگوی سابق دولت) غلامرضا اخوان صباغ (مدیرکل مدیریت بحران استان خوزستان و مشاور عالی استاندار خوزستان در پدافندغیرعامل) سید علیرضا آوائی (رئیس کل دادگستری استان تهران) آقای خاکسار (تحقیقات شورای مصلحت نظام) مهندس محسن خجسته مهر (معاون برنامه ریزی و نظارت بر منابع هیدروکربوری وزارت نفت) دکتر عبدالکریم خیامی (رئیس مرکز نظارت و ارزیابی سازمان صدا و سیما) تیمسار چیت فروش (رئیس مرکز مطالعات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران) دکتر محمدعلی رامین (مشاور دکتر محمود احمدی نژاد- معاونت سابق دفتر مطبوعات داخلی وزارت ارشاد اسلامی) دکتر عبدالمحمد رئوفی نژاد (استاندار زنجان) سردارسرلشکر غلامعلی رشید(جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح) سید محمود رشیدی فرد (معاون طرح و برنامه وزارت تعاون) مهندس زرگران (معاون وزیر صنایع) دکتر سیداحمد زرهانی (رئیس سابق سازمان حج و زیارت، نماینده دور اوّل مجلس شورای اسلامی، معاون سه وزیر آموزش و پرورش) سردار شاهوار پور(فرمانده سپاه ولیعصر (عج) استان خوزستان) عبدالعلی صاحب محمدی (مدیر عامل راه آهن کشور) حمید صافدل ( سرپرست سازمان توسعه و تجارت ایران) سردار محمدعلی صبور (امور ورزشی سپاه -رئیس فدراسیون ورزشهای سه گانه کشور) دکتر علیرضا صدرا(هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی) سیدعزت الله ضرغامی (رئیس سازمان صدا و سیما) مهندس طحان پسران(مسئول خرید پارس خودرو) سرتیپ خلبان محمدرضا طحانیان (فرمانده هواپیمای سپاه که در ارتفاعات سیرچ کرمان سقوط کرد) مهندس محمد باقر ظهوری فر (مدیر عامل شرکت ارتباطات زیر ساخت کشور) دکتر محمدعلیزاده اصل ( مدیر کل دفتر اقتصادی وزارت رفاه) سرتیپ خلبان ایرج عصاره (فرمانده لجستیک نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران) غلامرضا فروزش (وزیر سابق جهاد) علیرضا قلمبر دزفولی (مدیرعامل شرکت ایرانسل) حمید قناعتی(مدیر کل سیاسی و تقسیمات کشوری استان خوزستان) سردار غلامحسین کلولی دزفولی (مدیرعامل بنیاد تعاون بسیج) سردار سرتیپ محمد حسن کوسچی (فرمانده ارشد سپاه غرب کشور و قرارگاه نجف اشرف و لشکر ۴ بعثت) مهندس کیانی(معاونت صنایع بنیاد جانبازان) سردار علی اصغر گرجی زاده (فرمانده سپاه حفاظت هوایی کشور) مهندس محمد جواد محمدی زاده (رئیس سازمان محیط زیست کشور) دکتر محمد مخبر (رییس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) ) دکتر محمدرضا مخبر دزفولی (دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی) دکتر علیرضا مخبر دزفولی(معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه شهید چمران اهواز و رئیس شورای هماهنگی فعالیت های قرآنی دانشگاه و مراکز آموزش عالی استان خوزستان) سردار سید رضا میرزاده دزفولی ( فرماندهان جنگ ، فرمانده سابق سپاه خوزستان و وابسته نظامی ایران در ونزوئلا) مهندس حبیب وحیدیان(مسئول خرید فولاد ایران در آلمان) دکتر وحید یامین پور(مشاور رئیس شبکه ۳ سیما،مجری برنامه های ایران۸۸ – شوک – رو به فردا و دیروز امروز فردا)
علمی:
احمدآقاانصاری (شاعر و سخنران معاصر) مرحوم محمد علی امام(نویسنده و محقق) قیصر امین پور (شاعر معاصر) مسعود ثم تراش (شاعر ونویسنده محلی) آشفته دزفولی(شاعر) محمد علی بهمنی (شاعر معاصر) کاظم دزفولیان راد(استاد دانشگاه، محقق) ابوتراب جلی (شاعر و طنزپرداز معاصر) غلامعلی رجایی (شاعر و نویسنده معاصر) عبدالرضا سالمی نژاد (نویسنده معاصر) عبدالرحیم سعیدی راد (تارنگار) (شاعر معاصر) دکتر محمد رضا سنگری (نویسنده و محقق عاشورایی) عبدالرحیم سعیدی راد (شاعر و نویسنده معاصر) مهراب صادق نیا (مدرس حوزه،ریاست موسسه آموزش عالی زبان و فرهنگ شناسی وابسته به جامعه المصطفی ) دکتر علیرضا عصاره (رئیس سابق دانشگاه آزاد اسلامی واحد آکسفورد انگلیس) دکتر عزیزالله عباسی دزفولی (اولین جراح کلیه ایران) غلامعلی فرشادی (یکی از مؤلفان کتاب حسابان سال سوم ریاضی) دکتر غلامعلی قاسمی (عضو هیئت علمی و معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد قم) مهندس سید مسعود فارغ (موسس مرکز اطلاع رسانی تجهیزات پزشکی) احمد محمود (نویسنده معاصر) مرحوم ملا محمد تقی ناهیدی (شاعر) محمدجعفر نعناکار (حقوقدان،پژوهشگر) سید حسن مهدوی فر (نویسنده)
هنرمند:
سالار احمدیان (نقاش بین المللی) وحید تاج (خواننده ) آرمان تیمور ( شاعر و عکاس ریاست جمهوری) علی صدیقی راد (خواننده ) دکتر شهاب الدین عادل ( عکاس و مستند ساز ) محمدهادی قمیشیبزرگ (بازیگر، طراح لباس و دکور، کارگردان) محمد قمرزاده (بازیگر در مجموعه یوسف پیامبر) حمید لبخنده ( کارگردان سینما و تلویزیون) احمدرضا گرشاسبی (کاگردان صدا وسیما) استاد محمود مخدوم (استاد سرشناس موسیقی ایران)
ورزشکار:
حسن ابرهام (بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال امید ایران) روحالله بیگدلی (بازیکن تیم فوتبال باشگاه مس کرمان) سرهنگ مجید حلوایی : ملی پوش فوتبال ( ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۳) بازیکن تیم پاس ، زننده تنها گل تاریخ فوتبال ایران به برزیل علی حنطه (سرمربی تیم ابومسلم مشهد) عبدالرضا جوکار(وزنه بردارتیم ملی جانبازان،قهرمان چندین دوره پارا المپیک) کریم کاکاحاجی(مربی تیم ملی عراق – مربی اسبق تیم ملی کشتی ایران و قهرمان آسیا) عبدالله کرمی (بازیکن تیم فوتبال شاهین بوشهر) هادی دزفولی (از داوران برجسته سالهای گذشته فوتبال کشور) ذوالفنون (بازیکن تیم فوتبال باشگاه صنعت نفت آبادان) مرحوم حاج باقر رشنو (از قهرمانان رشته وزنه برداری در استان خوزستان) حجت زاد محمود (بازیکن تیم فوتبال فولاد خوزستان) جهان پهلوان حسن عباسی دزفولی ( قهرمان وزنه برداری و ورزش های زورخانه ای) مجید قناعتی(قهرمان بکس ومربی بکس دزفول ) کریم قنبری (مربی تیم فوتبال باشگاه سپاهان) محمد موسوی (بازیکن تیم ملی والیبال ایران) میلاد نوری(بازیکن تیم استقلال تهران)
جمعه 21 شهريور 1393برچسب:دزفول , لر , میراث دزفولی ها , دزفول پرچمدار مقاومت, :: 16:39 :: نويسنده : dezfuli
دزفول شهری به بلندای سپیده دم تاریخ .شهری که فارس بودن خود را تونسته حفظ کنه. شهری که تو خوزستانه و زیر پرچم عرب نرفته. شهری که همسایه دیواره ی لر و بختیاری است اما زیر پرچم لر و بختیاری نرفته. دزفول شهری که موشک 12متری مهمون ناخوانده مردمش بوده و مردمش پاپس نکشیدن.دزفولی همونیه که 5000 سال پیش با عنوان آوان پایتخت نشین امپراطوری کبیر عیلام بود. دزفولی همونیه که اونقدر دلاوری داشت که اسم شهرشو به عنوان تنها شهری که در تقویم ملی روز بزرگداشت داره ثبت کنه. دزفول پایتخت مقاومت ایران زمین.دزفول مهد دلیران. متاسفانه برخی افراد ضعیف به دزفولی ها تهمت بی اصل و نسبی میزنند.حتی اگر نخوایم از تاریخ 5هزاره اخیر خودمون واسشون بگیم میتونیم با یه استدلال ساده از اصلیت خودمان دفاع کنیم.آن عزیزانی که به دزفولی ها تهمت ناشایست میزنن باید تا ابد به یاد داشته باشند که پناه اورنده به این مردم دلپاک هستند. لا اقل این را باید قبول کنند که دزفولی ها در شهر اجداد خود هستند و آنها.......
دزفولی پرچمت خیلی بالاس
ا
عتراض مردم دزفول به سريال شوق پرواز و لر نشان دادن مردم دزفول:::
در قسمت دهم این سریال تلویزیونی که دو هفته قبل یعنی سیزدهم آبان ماه از شبکه یک سیما پخش شد، زمانی که عباس بابایی و همسرش به دزفول می روند، در کنار…
با تمام احترامی که برای لرها و عرب های عزیز قائلیم ولی ما دزفولی ها نه لر هستیم و نه عرب ما پارسی هستیم به گزارش شبکه ایران به نقل از سینما پرس پس از اعتراض برخی از هموطنان جیرفتی به پخش سریال «شهر دقیانوس» این بار نوبت برخی از هموطنان دزفولی بود که نسبت به برخی از قسمت های پخش شده سریال «شوق پرواز» واکنش نشان دهند. واکنش هایی که با گذشت چندین هفته همچنان ادامه دارد.
در قسمت دهم این سریال تلویزیونی که دو هفته قبل یعنی سیزدهم آبان مه از شبکه یک سیما پخش شد، زمانی که عباس بابایی و همسرش به دزفول می روند، در کنار پُل قدیمی این شهر برای چند ثانیه تصاویر دو مرد میانسال که لباس لُری به تن کرده اند نمایش داده می شود. نمایش این تصاویر با اعتراض گروهی از مخاطبان این سریال مواجه می شود و آنها با مراجعه به سایت رسمی این سریال، اقدام به اعتراض به این مسئله می کنند. برخی از اعتراض های این مخاطبان به شرح زیر است:
«من یک جوان دزفولی هستم و از اینکه قسمتی از فیلم برداری سریال قشنگتونو تو شهر ما آوردید خیلی خوشحالیم. ولی یک گله از شما داشتم چرا وقتی دزفول رو نشان میدین چند تا لر و عرب نشون دادین؟ با تمام احترامی که برای لرها و عرب های عزیز قائلیم ولی ما دزفولی ها نه لر هستیم و نه عرب ما پارسی هستیم و دزفولی و به دزفولی بودنمان هم افتخار میکنیم چون شهر ما پایتخت مقاومت ایران است».
در اظهار نظر دیگری یکی از مخاطبان عنوان می کند:« با سلام و خسته نباشید. خیلی بهتر بود قبل از ساختن فیلمی با این محتوا اندکی هم درمورد مکان ها و شهرهای مورد فیلمبرداری تحقیق به عمل می آمد.مردم دزفول نه عرب هستند و نه بختیاری بلکه فقط فارس هستند».
مخاطب دیگری هم با ابراز گلایه از اینکه «با وجود دزفولی بودن عزت الله ضرغامی این صحنه ها نمایش داده می شود» نوشته است:«من یک شهروند دزفولی هستم.ای کاش در به تصویر کشیدن شهر دزفول در اون زمان بیشتر دقت می کردید.دزفول نه لر داره نه عرب.نه اینکه خدای نکرده بخوام به لر ها و عرب های عزیز بی احترامی کنم ،ولی خوبه که واقعیت ها نمایش داده بشه.من به عنوان یک دزفولی و کسی که پدر و مادرم بارها آواره شدند و چند نفرمون شهید شدند و سختی موشک بارون رو بجون خریدند و استوار موندند انتظار داشتم که به این نکته بیشتر دقت می فرمودید».
نکته جالب توجه این است که تمامی این اعتراض ها بدون سانسور و حذف بر روی سایت این سریال به نشانی www.shogheparvaz.tv منعکس شده است و ظاهرا روابط عمومی این سریال تلویزیونی برخلاف موارد مشابه که سازندگان سریال ها یا نسبت به اعتراض ها «بی تفاوت» هستند و یا در مقابل از رضایت بسیار زیاد مخاطبان سخن می گویند، رویه دیگری را در پیش گرفته و با انتشار و تایید این نظرها فضایی را فراهم کرده تا دیگر مخاطبان سریال نسبت به این اظهار نظرها واکنش نشان داده و با این دسته از هموطنان دزفولی وارد بحث و مذاکره شوند.
بر اساس نظرهای منتشر شده در این سایت، یکی از مخاطبان در پاسخ به هموطنان دزفولی می گوید:«ای کاش تمام این دوستانی که فکرشون رو متمرکز کردن روی لهجه عباس و مردم دزفول و طلاهای ملیحه و مایه داری مسعود و … یه مقدار با بصیرت این سریال رو تماشا میکردن و به اصل موضوع توجه میکردن.اصل موضوع منش و رفتار و ایمان و کردار عباس هستش نه لهجه و مردم دزفول و غیره.چرا یه عده اصل موضوع رو کنار گذاشتن و چسبیدن به حواشی فیلم.تخصص ما شده حاشیه سازی.چرا هیچ کس به مردم داری عباس و محبت و عاطفه اون دقت نمیکنه و خیلی نکات مثبت دیگه ای که زیبا به تصویر کشیده شده.قراره توس این سریال زندپی عباس به روایت کشیده بشه نه از زندگیش فیلمبرداری بشه».
مخاطب دیگری هم با اشاره به اینکه همه ما ایرانی ها از یک خاک و ریشه هستیم خطاب به این گروه از معترضان می گوید: «بهت نمیاد از مردم دزفول باشی ! مردم دزفول دلشون مثل دریا بزرگ . مدیر سایت هفته گذشته توضیح دادند که اون کسانی که نشون داده شدن از توریست هایی بودن که برای دیدن دزفول به اون شهر اومده بودن . این هفته هم که کلی آدم خوش تیپ و غیر عرب تو رستوران دزفول دیدیم،دیگه مشکلت چیه ؟ ضمنا مگه لرها چه مشکلی دارن که تو خودت رو اینقدر برتر از اونا می دونی؟؟؟!!! ما همه ایرانی هستیم و به تمام شهرهای ایران تعلق داریم» .
*** دست اندرکاران سریال چه می گویند؟
بر اساس اظهار نظری که از سوی مدیر سایت در بخش نظرها قرار گرفته، منطقه ای که در فیلم نشان داده شده یکی از مناطقی است که افراد مختلف برای گشت و گذار به آن می آیند. در چنین شرایطی طبیعی است که دو هموطن لُر هم به این منطقه آمده باشند.
«اصغر نژاد ایمانی» طراح صحنه و لباس این سریال نیز در گفت و گو با خبرنگار ما با اشاره به این مطلب که «دزفول در میان شهرهای استان خوزستان بیشترین میزان افراد با سواد را دارد» می گوید: «بیشتر مسوولان خوزستان دزفولی هستند و این شهروندان خوزستانی در اداره های این استان بیشتر از دیگر شهروندان خرمشهری حضور داشته و دارند. این ها واقعیت هایی است که ما حتی برای به تصویر کشیدن چند صحنه کوتاه از آن مطلع هستیم و درخصوص آن تحقیق مفصل کرده ایم اما به همان میزان که در شهری مانند تهران، افرادی از قومیت های مختلف و با لباس های گوناگون دیده می شوند، در دزفول و یا هر شهر دیگری هم ممکن است شما افرادی با پوشش های متنوع را ببینید.
«شوق پرواز» محصول مشترک بنیاد شهید و امور ایثارگران و شبکه یک سیما است و در شرایطی که مخاطب تلویزیونی برای تماشای یک سریال با اما و اگرهای متفاوت و متعددی مواجه است، این سریال توانسته با محتوای جذاب و ساختار خوب و هنرمندانه اش که محصول کارگردانی «یدالله صمدی» است مخاطبان فراوانی را جذب کند. اما نکته قابل توجه «کنترل حاشیه هایی» است که متاسفانه در سال های اخیر گریبان بسیاری از سریال های تلویزیونی را گرفته و عملا فضایی منفی را علیه آنها شکل داده که یا به سانسور و قلع و قمع این آثار منجر شده و یا در سایه این فضای منفی، مفاهیم و پیام های اصلی سریال دیده نشده است. در مسیر زاینده رود و شهر دقیانوس دو نمونه مشخص از این آثار بود اما «شوق پرواز» این دست انداز را به خوبی پشت سر گذاشت و حالا مخاطبان آن روز به روز با تصویری جالب تر و جذاب تر از عباس بابایی قهرمان آشنا می شوند.
در خصوص دزفول موضوعات قابل تامل بسیاری هست که سال هاست از کنارشون ساده رد شدیم. شاید یکی از علت هایی که دزفول بیش از اندازه مظلومه و حتی در میان مردمش هم غریب مونده و بدیهی ترین حقوقش، چیزهای عجیبی برای خیلی ها به نظر می رسن اینه که خیلی ناشناخته مونده. من یک دزفولی هستم و هر کس به نوبه ی خودش زادگاهش این حق رو به گردنش داره که به موطنش افتخار کنه و در معرفیش کوشا و در آبادانی اون سهیم باشه و در حد معقولی بهش علاقمند ! و وقتی ما عادت بی تفاوتی را پیش بگیریم و فقط به زندگی خودمون فکر کنیم ، هر یک از این موارد ساده به علاقه شدید تعبیر میشه . در یکی از وبلاگ های دزفول خاطره زیبایی از عزیزی می خوندم که یک نکته جالبی مرتبط با صحبت هام دیدم. زیاد شنیدیم که از نژاد پرستی دزفولی ها صحبت بشه و خیلی از شهرها و گاهی خودمون این حرف رو عنوان کنیم، اما در اصل این فقط در حد حرف هست و در اصل دزفولی ها بیشتر از حد معمول میهمان نواز و به فکر غریب ها هستن تا نژاد پرست ! ، در صورتی که یک شهر نیاز داره مردمش بیش از جاهای دیگه به فکرش باشن و در عمل علاقمندش باشن. این علاقه مندی و تعهد زمینه ی پیشرفت و آبادانی اون منطقه رو به عنوان بخشی از سرزمین ایران به دنبال داره، اما خودمون رو با حرف های این چنینی سرگرم می کنیم و در مقام عمل گام موثری بر نمی داریم. دزفول هم مثل خیلی از شهرهای دنیا کمبود و کاستی هایی داره ، اما در کنار اون بیشتر از خیلی جاهای دیگه نقاط قوت و پتانسیل های بیشماری داره. اگر هر یک از ما شهروندان دزفولی تا به حال تلاش کوچکی در جهت معرفی درست شهر و استفاده از استعدادها و ظرفیت هاش می کردیم، امروز شکوفایی و مطرح شدن بیشتر دزفول رو شاهد بودیم و نظاره گر خروج بسیاری از متخصصان و شهروندان دزفولی برای کار از شهر نبودیم. در حدی که همایش خانواده های قدیمی دزفولی هایی که کلا از شهر رفتن در جاهای دیگه برگزار بشه! هر شهر دیگه ای با این سابقه تاریخی، پتانسیل ها ، نیروها، و … مشابه دزفول وجود داشت، الان یکی از شناخته شده ترین و آبادترین شهر های ایران بود. البته کم لطفی های زیادی از طرف رسانه های مختلف از صدا و سیمای خوزستان گرفته ( که مثل اینکه دزفول از شهرهای این استان نیست !) تا سراسری ، روزنامه ها (با پوشش ضعیف اتفاقات دزفول ) ، نشریات، و حتی سایت های مختلف می شه و گهگاهی هم که اسمی می برن یا خبری می ذارن معمولاً بار منفی به همراه داره و پخش نکردنش خیلی واسه دزفول مفیدتره ! هیچ وقت نشده در حد شأن بالای دزفول اسمی برده بشه ، شاید اگر پل قدیم دزفول در هر یک از شهرهای دیگه بود ، الان در همه ی رسانه های ایران یکی از نمادهای ملی محسوب می شد و یا آبشار شوی با این همه زیبایی به عنوان یکی از دیدنی ترین نقاط گردشگری ایران با افتخار به همه معرفی می شد نه اینکه این چنین نا شناخته باقی بمونه و اگر هم اسمی برده بشه به عنوان یکی از آثار استان دیگه عنوان بشه! جالبه چند روز پیش شبکه 1 می دیدم گردشگر معروف تلویزیون یه برنامه چند دقیقه ای واسه یه درخت قدیمی تهیه کرده بود ! و با افتخار پخش می کرد در صورتی که سال قبل که اومده بود از شمال خوزستان گزارش تهیه کنه به شوش و شوشتر رفت و با اینکه دزفول هم جزو برنامش بود نیومد ! باهاش تماس می گرفتم و پیگیر که چی شد اومدنتون ؟ بهانش این بود که : دزفول دیدنی های زیادی داره! و حاضر نشد به دزفول بیاد و به همین راحتی رفت اما برای یه درخت … نمی دونم شما خودتون در این یه مورد قضاوت کنید … دزفول پایتخت مقاومت، زادگاه شیخ انصاری ، شهر پارک های ساحلی ، مرکز خط و کتاب ایران، قدیمی ترین دانشگاه دنیا، میزبان سبزقبا و … حقش نیست که این همه مورد نامهربانی رسانه ها واقع بشه. به هر حال هر چه که تا الان با این شهر شده، گذشته و این ما هستیم و رسالتی که در خصوص معرفی دزفول به عنوان بخشی از هویتمون بر دوش داریم و سهمی که می تونیم در بهبود وضعیت زادگاهمون و در نهایت زندگی بهتر داشته باشیم . با وجود وبلاگها و سایت های خوبی که در سال های اخیر راه اندازی شده اما هنوز تا نقطه ای که باید باشیم، بسیار فاصله داریم و برای جبران نبود رسانه های حامی دزفول ، همتی مضاعف رو از همه دلسوزان و علاقمندان در حرکتی هدفمند رو می طلبه تا دزفول رو از این برهوت رسانه ای نجات بدیم! و کویر رسانه های حامی دزفول را بارانی باشیم ! ان شاء الله
الف) دسفیلیون : دزفولی های مقیم شهر (با تعریف تمدنی خاص خودشان که وارثان اصلی تمدن شوش باستان هستند) شامل : - بخشی عمده ای از دسفیلیون قریب به سیصدهزارنفر هم اکنون در شهر ساکن اند. - بخشی از دسفیلیون 150 سال پیش تاکنون به اهواز مهاجرت کرده اند. - بخشی از دسفیلیون طی سه یا چهار دهه اخیر به کرج مهاجرت کردند که اکنون جمعیتی قریب به 10 رصد جمعیت کرج دومیلیون نفری را شامل اند. - بخشی از دسفیلیون زمان قاجارها تاکنون به تهران مهاجرت کردند که شاید جمعیتی قریب به 100 تا دویست هزار نفر را شامل اند. نکته : شاید نیمی از دسفیلیون ساکن اهواز(دِوازی ها) ، دسفیلیون مقیم کرج( دِزرَجی ها) و همچنین دسفیلیون مقیم تهران (دِزرانی ها) را بتوان «دوگانه سوز» خواند چه اینکه هم شهروند اهواز و کرج و تهرانند هم افتخار حضور و شهروندی شهر پدری را دارند(مانند خود من). - بخشی از دسفیلیون ساکن اقصی نقاط ایران (آمار صحیحی از آنان در دست نیست) - و بخش قابل توجهی از دسفیلیون در خارج از ایران و در سطح کره خاکی پراکنده اند که بلاشک جمعیت آنان افزون بر یکصدهزار نفر است. برآورد کلی بنده از کلیت جمعیت دسفیلیون جهان(مقیم شهر و غیر مقیم) قریب به یک میلیون نفر است که کندوی مادر(منظور خود شهر است) حدود یک سوم آن را همچنان به عنوان اعضای ثابت و حاضر در خود جای داده است و باقی در خارج از دزفول مشغول عسل سازی برای ایران و جهانند. ب) عرب های جنوب شهرستان که در برخی روستاها و حومه مستقرند. ج) شهرکی ها(یا روستاهای کلاسیک دزفول) که نه لرند و نه عرب، بلکه صرفا روستایی های حومه دزفول هستند مانند هر شهر دیگری در کشور، که دهات و روستاهایی اطراف خویش دارد، مانند شهرک بن جعفر و یا سیاه منصور و یا شهرک منتظری و صفی آباد و شمس آباد.
د) لرهای اصیل دزفول : غالبا در روستاهای شمال شهرستان مقیم اند مانند : شهیون، سردشت، لیوس و ...
ه) لرهای کوچ نشین و عشایر دزفول : که قرنهاست بین شمال دزفول و مناطقی از اصفهان (عمدتا فریدن و داران) در رفت و آمدند. اینها اکنون کمتر زیر بُهون (سیاه چادرهای زیبای عشایری) زندگی میکنند و اکثراً ییلاق و قشلاق خود را در خانه هایی که در دوسر مسیر ساخته اند میگذرانند.(آنها نیز در عالم لری خویش دوگانه سوز شده اند. هم کوچ نشین اند هم خانه نشین.) و) لرهای میهمان : عمدتاً در مناطقی همچون ولی آباد و مدرس و مهاجرین ساکن اند و از شهرهای استان همسایه شمالی (لرستان) همچون الیگودرز، درود، ازنا طی سه دهه گذشته به حاشیه دسفیل روی آورده و ساکن شده اند.که غالبا مشکل اصلی دسفیلی های اصیل با این دسته از پناه اورندگان به دزفول است...
نزاد و اصلیت دزفولی ها چیست ؟
پس از آشوریها ۷۰۰ سال قبل از میلاد ؛ هخامنشیان آریائی تبار یا به عبارتی آتشائیان که از اهالی ایذه خوزستان بودند در دزفول سکونت داشته اند ؛ حدود ۶۰۰ و اندی قبل از میلاد بحت النصر تعدادی یهودی از بیت المقدس به ایران آورد که در همه جای ایران من جمله دزفول ساکن شدند. شاپور اول ساسانی در سال ۲۶۰بعد از میلاد؛ ده هزار اسیر رومی را به دزفول آورد و بوسیله آن پل باستانی دزفول و پل شادروان شوشتر و شهر جندی شاپور و چند بنای دیگر را ساخت که از آن اسرا هم کم و بیش در دزفول ماندند. در سال ۱۷ هجری قمری ؛ اعراب مسلمان به ایران هجوم آورده و در سرزمینهای فتح شده منجمله دزفول سکونت کردند؛ فتنه مغول در سال ۶۵۷ هجری قمری هم عده زیادی از چنگیزیان و اتباعش را ساکن دزفول کرد؛ تیموریان هم در سال ۷۹۶ بر مهاجرین قبلی افزوده شدند؛ علاوه بر اینها تعداد زیادی از سادات و سایر قومیت ها از نقاط مختلف ایران به این شهر نقل مکان کرده و ساکن شدند. مردم دزفول و به طور کلی خوزستان ؛ آمیزه ای از گروه های نزادی و قومی مختلف هستند که از چند هزار سال قبل تا کنون در این منطقه رفت و آمد و یا سکنی داشته اند؛ در دوره قبل از اسلام عیلمی ها ؛ خوزی ها (کوسی ها)؛ یونانیان ؛ پارتیان؛ پارسیان ؛ رومی ها ؛ سریانی ها ؛ اعراب و در دوره اسلامی ؛ ترکها ؛ مغول ها ؛ گرجی ها و لرها از این گروههای قومی بودند. در دزفول خانوده هائی هستند که اصلا” از ترکان افشار و مقدم مراغه و شاملو به شمار می روند ؛ گروهی نیز هستند که تبار مغولی یا گرجی دارند ؛ بسیاری از این خانواده ها از اصل خود آگاهند و بعضا” اسامی اجداد خود را می دانند؛ این گروه ها با گذشت قرنها همزیستی با یکدیگر و بومیان دزفول و رسم ازدواج برون گروهی در آنها با هم آمیخته و زبان و رفتار و آداب و اخلاقی کم وبیش یکسان یافته اند ؛ بنا بر موقعیت جغرافیائی دزفول که در سکونتگاهی ایلات و عشایر لر و عرب قرار داشته ؛ و رفت و آمد ها و تماس ها در فرهنگ و زبان مردم دزفول کم و بیش اثراتی گذاشته است. در زیر به بعضی از گروهای قومی ساکن در دزفول اشاره می شود : الف – لرها : از میان لرها ؛ مردم ایلات لرستان و بختیاری با دزفولیان مراوده بیشتر داشته اند. جلگه دزفول در آخرین حد غربی قشلاقی بختیاری ها و همسایه دیوار به دیوار لرستان است . لرهای لرستان از تیره های گوناگون تشکیل شده اند که از آن تیره ها ؛ قلاوند ؛ پاپی ؛ دیریکوند و سگوند بیشتر با دزفولی ها تماس داشته اند ؛ بنا بر نوشته داعی دزفولی امیر تیمور گورکان هنگام ورود به دزفول تعدادی اسیر از الوار همراه خود آورد که قصد قتل عام آنها را داشت ؛ ولی با شفاعت سید سلطان علی رودبند از این کار صرفنظر کرد و آنها در شمال دزفول اسکان داد. اعقاب آنها که به نام سیاهپوشان معروفند هنوز در همانجا در محله ای به همین نام اقامت دارند. لرهای رشنو: تا حدود سی سال قبل ؛ لرهائی در جنوب غربی محله قلعه و حد فاصل آن با محله صحرابدر مغربی زندگی می کردند که به لر رشنو معروف بودند . از دیگر لرها که در زمان قاجار از لرستان به دزفول آمدند ؛ ساکی ها کرناسی و میرعالی خانی وایل چگنی و بختیاری های چهر لنگ و هفت لنگ که بیشتر در اطراف دزفول مانند جاته ؛ شوهان و بنوارناظر و شهرک مدرس و سردشت و در محله رودبند و مصلای نماز جمعه (که قبلا” به مقوم معروف بود) سکونت دارند. ب – اعراب ورود اعراب به خوزستان به قرون بیش از اسلام باز می گردد. پس از فتح خوزستان توسط قوای اسلام بیشتر قبایل عرب در جلگه های جنوبی خوزستان سکنی گزیدند و منطقه نفوذی آنان بیشتر تا اهواز بود. تنها عده ای از اعراب به دهات جنوب دزفول و شوشتر آمدند و اقامت گزیدند که می توان از طایفه های چنانه ؛ و آل کثیر که در شهرکهای سید نور؛ شنگرعلیا ؛ و شنگر سفلی و شهرک مطهری سکونت دارند نام برد. بعضی از اعراب نیز بعدها از بین النهرین یا نواحی دیگر به دزفول آمدنده اند و با جامعه دزفول در آمیختند ؛ از این گروه می توان به خانواده های زیر اشاره کرد. ۱-خاندان بزرگ و معظم مجدی که به قرار مسموع از عراق آمده اند. ۲-خانواده ابوالحلاج که مشهور است از عراق آمده اند. ۳-خاندان عاملی که از اعقاب شیخ بهاءالدین عاملی فقیه ؛ شاعر ؛ عارف و ریاضی دان بزرگ معاصر شاه عباس اول صفوی هستندکه از جبل عامل لبنان به دزفول آمدند . ۴-خاندان انصاری که از اعقاب جابربن عبداله انصاری ؛ صحابی رسول اکرم (ص) هستند. ۵-سادات آقامیر که از اعقاب سید محمد امینا و از اهالی اصفهان هستند. ۶-سادات اشرفی که در اوایل قاجار از نجف به دزفول آمدند . ۷-سادات جزایری که از نوادگان آیت الله سید نعمت الله جزایری که در دوره صفویه از بین النهرین به دزفول وشوشتر آمدند. ۸-سادات داعی ؛ منسوب به سیدسلطانعلی رودبندند که در زمان ورود امیر تیمور به دزفول ؛ در این شهر اقامت نمودند. ۹-سادات رضوی ؛ اهل کاشان هستند که نام خانوادگی رضوی و فصیح را دارند. ۱۰-سادات قاضی ؛ پیش از حکومت سلسله صفویه در دزفول سکونت داشته اند. ۱۱-سادات گوشه که از نوادگان سیدکمال الدین ولی هستد که با هفده واسطه به حضرت امام موسی کاظم (ع) میرسد و از حله و کوفه عراق به دزفول مهاجرت کردند. ۱۲-سادات رجبی (برسی ) از شیعیان خالص علی (ع) بودند ؛ از اهالی برس که یکی از آبادی های حله عراق حوالی بصره است به دزفول آمده و در محله کت کتان ساکن گردیده و معروف به سادات ملا رجبی هستند. ب -ترکها : خاندان های مقدم ؛ بیگدلی ؛ صالح پور و افشار ساکن در دزفول اصلا” ترک هستند.این خاندان که در زمان قاجار در دزفول و شوشتر به کار استیفا و کارگزاری دولت اشتغال داشتند ؛ نام خانوادگی مستوفی و گروهی دیگر عماد و مقدم را اختیار نمودند .خانواده ملکی هم حسب اظهار خودشان از اعقاب خواجه ملک تبریزی هستند که در دزفول سکونت یافته اند. ایل بیگدلی از شاخه های ترکان آغوز بودند که در زمان سلطان محمود غزنوی به ایران آمدند . در دوران صفوی از جمله مریدان خاندان صفوی شدند و نام شاملو و بیگدلی شاملو نامیده شدند . در همان موقع دسته هایی از آنها به شاهسون ها پیوستند ؛ جد اعلای خاندان بیگدلی ؛ در دوره صفوی به دزفول آمد ؛ ابتدا شغل سپاهی داشت بعد وصلتی با خاندان عاملی ( شیخ الاسلام ) نموده و در زی روحانیون در آمد . خاندان صالحپور که در محله قلعه سکنی دارند از بازماندگان عباسقلی بیگدلی حاکم دزفول و شوشتر در زمان نادر شاه هستند . خوانین صحرابدر مغربی که بعضا” نام خانوادگی هلاکوئی و چنگیزی را اختیار کرده اند ؛ خود را از اولاد هلاکو و چنگیز می دانند . افشارها : حوالی سال ۵۵۱ هجری قمری به هنگام سلطنت ملکشاه سلجوقی یکی از حکام ایل افشار به نام شومله که از دشت قیچاق بود ؛ بر خوزستان استیلا یافت و علی رغم دوام اندک حکومتش ؛ راه ورود ایل افشار به منطقه خوزستان باز شد و عده ای از آنها به دزفول و شوشتر ساکن شدند . ت – گرجی ها: در زمان صفوی خانواده ای به سرپرستی آبینه خان گرجی به دزفول آمد و در آن سکنی گزید ؛ خانواده رشیدیان که زمانی در محله حیدرخانه دزفول ؛ ریاست داشته اند خود را از بازماندگان او می دانند. از حاج صوفی فرزند پرویز ( نوه آبینه خان گرجستانی ) آثاری در دزفول بجا مانده که برخی از آنها ؛ هنوز وجود دارند ؛ مانند مسجد حاج صوفی و کل حج صوفی . از حکام و کلانتران سابق گماشته شده از ناحیه دولت در دزفول هم خانواده هائی باز مانده که در دزفول ساکن و اهلیت دزفولی پیدا کرده اند ؛ من جمله بیجن خان نواده واخشتوخان که در سالهای ۱۱۲۴تا ۱۱۲۶ هجری قمری حاکم منطقه بود و در زمان وی مسجد لب خندق بنا گردید؛ بازماندگانی از او در دزفول سکونت دارند که نام خانوادگی بیجن زاده دارند. از خواجه خیرالله معروف به حج خیلا که از کلانتران دوران نادری بود نیز نوادگانی باقی مانده که احتمالا” خانواده های فعلی خیلا و خیلا پور و غیره ؛ منسوب به آنها می باشند . در دزفول خانواده هایی هستند که از نقاط دیگر خوزستان به دزفول آمده و مانده اند ؛ مانند: خانواده های دورقی و بزی که از بندر قدیمی دورق که نزدیک شادگان بوده است به دزفول آمده اند . در دزفول خانواده هایی با نام خانوادگی حاجی شاه وجود دارد که بنظر می رسد از نوادگان حاجی شاه فرزند یوسف شاه باشند که از آخرین اتابکان یزد بوده است و از سال ۶۹۰تا ۷۱۸ هجری قمری حکومت کرده و موطن اصلی آنان یزد بوده است. و اما در مورد خانواده دیگری با نام شارون ؛ یا شارونی ؛ به نحوی که اعلام المنجد بر می آید ؛ در جائی شارون را شهری در فلسطین بین (( قیصریه )) و (( یا فا )) و در جای دیگر آن را ناحیه ای در کشور اردن نوشته است که یحتمل اجداد این خانواده از آن مناطق آمده اند. ث – صبی ها این گروه در قرن نهم هجری از شهر تیب که در کنار شعبه ای از رود کرخه در مرز ایران و عراق قرار داشت به نواحی دزفول و شوشتر آمده و در دزفول در محلی پایین تر از بقعه علی مالک ؛ در کنار رودخانه اسکان یافتند؛ که معروفیت دره صابیان و رود صابیان و سرمیدان صابیان ؛ که محل کار و کسب آنها نتیجه حضور آنان در این مناطق است ؛ تعدادی از این صبی ها در دزفول مسلمان شده و با دزفولیها آمیزش پیدا کردند و مسجدی نیز در دزفول بنا کردند بنام مسجد صابیان معروف است . نهایت حضور صابیان ؛ اواخر حکومت قاجاریه بود که دزفول را به طرف نواحی جنوبی خوزستان ترک کردند. با تشکر از کلیه عزیزان که این مطلب را مطالعه کردند . و با عرض معذرت از طولانی شدن مطلب و بعلت اینکه می خواستم که مطلب بخوبی برای عزیزان مطرح گردد مجبور به عنوان همه آن در یک قسمت نمودم . امیدوارم که مورد توجه خواننندگان محترم قرار گرفته باشد.
شهرداری
شهرداری دزفول یکی از کهنترین شهرداریهای کشور و نخستینشهرداری استان خوزستان و پنجمین شهرداری کشور بشمار میرود که در سال ۱۲۹۹ خورشیدی بنیان نهاده شدهاست. شهرداری دزفول دارای هشت سازمان و ۲ منطقه میباشد. همچنین راهاندازی منطقه ۳ در دست ساخت میباشد.
فضای سبز
دزفول سبزترین شهر استان خوزستان با سرانه فضای سبز ۱۵٫۲ متر مربع به شمار میرود که از این دید در میان دیگر استانها از جایگاه بالایی برخوردار است ولی تا رسیدن به استاندارد جهانی (۲۴ متر مربع) راه درازی در پیش دارد. یکی از برنامههای آینده شهرداری دزفول رساندن سرانه فضای سبز تا پایان سال ۸۹ خورشیدی به اندازه ۱۹ متر مربع میباشد. گلهای رز و مریم و آفتابگردان و بابونه و محمدی و نسترن و... از جمله گلهای زیبایی هستند که در این خطه سر سبز از جلگه خوزستان یافت میشوند. همچنین صیفی جات و مرکباتی همچون نارنج- پرتقال- نارنگی و... به وفور در اطراف دزفول به چشم میخورد و زیبایی خاصی را به این منطقه بخشیدهاست.
مراکز درمانیبیمارستان گنجویان دزفولبیمارستان آیتالله نبوی دزفولبیمارستان ۵۸۰ ارتش دزفولبیمارستان پایگاه چهارم شکاری دزفولمراکز تفریحی
تفریحگاه ساحلی دز (علی کله)
تفریحگاه ساحلی دز (علی کله)پارک خانوادهورزشگاهها
آبشار شوی یکی از بزرگترین و زیباترین آبشارهای ایران در رشتهکوههای زاگرس و در منطقه سردشت از توابع دزفول قرار گرفته است، همچنیندریاچه شهیون به عنوان یکی از زیباترین دریاچههای کشور در شمال شهرستان دزفول و در منطقه ای کوهستانی با طبیعت زیبا قرار گرفته است.
عبور رود دز به عنوان یکی از زلالترین و پرآبترین رودهای کشور از میان شهرستان دزفول باعث شده که در ساحل این رود،پارک ها و تفریحگاه های ساحلی متعددی ساخته شود که از جمله محبوب ترین آنها تفریحگاه ساحلی دز (علی کله) می باشد که بخصوص در فصول بهار و تابستان گردشگران زیادی را از سطح شهرستان و شهرستان های مجاور به خود جذب می کند.
یکی دیگر از جاذبه های طبیعی شهرستان دزفول که در منطقه سردشت و شمال دزفول واقع شده است،سالن کوه می باشد که علاوه بر وجود جاذبههای کم نظیر طبیعی نظیر سیاه چاله،دشت لالههای واژگون و غارها و چشمهها مکانی مناسب برای علاقهمندان به ورزش کوهنوردی است.
از دیگر جاذبه های طبیعی شهرستان دزفول،پارک ملی دز می باشد.این پارک ، یکی از پارک های ملی ایران است که در شمال استان خوزستان و در محدوده شهر میانرود از توابع شهرستان دزفول واقع است.وجود حیات وحش غنی در کنار چشم اندازهای زیبا نظیر رودخانه، تالاب، این منطقه را به یکی از چشم اندازهای مهم استان خوزستان بویژه از لحاظ پرنده نگری تبدیل نموده. این جنگلها یکی از زیستگاههای مهم گونه نادر گوزن زرد ایرانی می باشد.
جاذبه های تاریخی
نامیترین سازه تاریخی دزفول «پل قدیم» دزفول است که شاپور نخستساسانی به کمک زندانیان رومی آن را بر روی رود دز ساخت است از این رو پل رومی نیز خوانده میشود. این پل پیشینهای نزدیک به ۱۷۰۰ سال دارد.
همچنین کشف آثاری همچون تپههای چغامیش سبب شده که دزفول را شهری از سپیده دم تاریخ بنامند.
خانه تیزنو
آسیابهای آبی دزفول، مسجد جامع دزفول، بازار قدیم دزفول،آرامگاه «یعقوب لیث صفاری شهریار ایرانی»، تپههای چغامیش،شهر باستانی جندی شاپور و دانشگاه جندی شاپور اولین دانشگاه جهان ساخته شده در زمان ساسانیان، شهر باستانی ایوان کرخه، مجموعه تاریخی شاه رکنالدین وخانه تیزنو از بخشهای دیدنی و تاریخی این شهرستان بهشمار میآیند.
موزه آجری ایران
بافت تاریخی دزفول
بافت تاریخی دزفول شامل خانهها، مساجد ، ساباط ها ، حمام ها و گذرگاه های قدیمی است که از نظر معماری یکی از ارزشمندترین بافت های تاریخی کشور است و تا کنون بیش از یکصد اثر ملی از آن به ثبت رسیده است. بافت آجری با معماری اصیل ایرانی و تزئینات زیبا ، دزفول را به «موزه آجری ایران» معروف کرده است.
اماکن مذهبی
آرامگاه امامزاده علی شلگهی ،مسجد لب خندق،آرامگاه امامزاده رودبند،آرامگاه امامزاده محمد سبزقبا
صنایع دستی
نمایی از تراش بدنه قلیان بدست یک سازنده قلیان در بازار کهنه (دزفول)
ابزارهای دست ساز چوبی مانند زیرقلیان، قلیان، شمعدان، چوب لباسی، نمکدان و... از سازههای دستی شهرستان دزفول بهشمار میآیند. یکی دیگر از سازههای دستی این شهر کارهای دستی بر روی فلزها میباشد که از آن میان میتوان ورشوسازی، قلمزنی روی زر و سیم و زرگری را نام برد. در کارگاههای ورشوسازی بازار کهنه دزفول ابزار چایخوری و سینی و آتشدان ساخته میشود.نمدمالی، خراطی، کپوبافی و گیوه دوزی] نیز از دیگر سازههای این شهر به شمار میآیند.
هتل ها و مراکز اقامتی
دزفول دارای دو هتل سه ستاره است که عبارتند از :
هتل زیگورات (معروف به هتل جهانگردی)ره آوردهای دزفول ( سوغات دزفول)]
انواع کلوچه خرمایی، کلوچه شکری،کلوچه نمکی، لوزی شکری و نان شیر – معجون کنجد – ارده – شیره (سیلون) – نان کنجدی – قرص نعناع-مرکبات از جمله پرتقال و انواع صنایع دستی
غذاهای محلی دزفول
فرودگاه
فرودگاه دزفول
دزفول دارای یک فرودگاه است که به عنوان تنها فرودگاه شمال خوزستان در کنار پایگاه چهارم شکاری دزفول تأسیس شده و پروازهای روزانه آن به تهران و مشهد برقرار میباشد.هم چنین در مجاورت این فرودگاه،پایگاه چهارم شکاری دزفول قرار گرفته است.
راهآهن
این شهر حدود ۴۰ سال از سه محور شمالی و جنوبی و مرکزی خود به راه آهن سراسری متصل بود اما بعد از استقلال بخشهایی از شهرستان این شهر از نعمت راه آهن در بخشهای شمالی و جنوبی خود محروم گشت و اکنون فاصله ایستگاه فعال قطار از شهر ۷ کیلومتر میباشد و تنها جایگاه قطار دزفول ایستگاه سبزآب در بخش سنجر میباشد که تقریباً در منطقهای متروکه میباشد.[۲۳]
پایانه مسافربری
دزفول دارای یک پایانه بزرگ مسافربری در خاور شهر ویک پایانه محلی در جنوب شهر میباشد. افزون بر این سازمانها و نهادهای مسافربری بسیاری در جای جای شهر برپا میباشد که کار ترابری مسافران را برای سفرهای درون استانی و برون استانی بر دوش دارند. از دزفول روزانه اتوبوسهایی راهی تهران - اصفهان - شیراز -کرج- بهبهان- عسلویه - آبادان - اهواز و ماهشهر میشوند که از این میان ترددهای بین دزفول و اهواز از همه بیشتر است. در پایانه جنوب شهر مینی بوسها کار جابه جایی مسافران بین دزفول و شهرهای همجوار را انجام میدهند
بزرگراه دزفول - اندیمشک
پایانه میوه و تربار
دزفول دارای ۲ میدان میوه و ترهبار بزرگ (به نامهای قدیم و جدید) میباشد که بخش عظیمی از مرکبات و سیفیجات خوزستان از آنجا به اکثر نقاط کشور حمل میشوند. علاوه به آن در اطراف میدان میوه و تره بار دهها پایانه ترابری وجود دارد که این مجموعه دزفول را به قطب میوه و تربار و ترابری خوزستان و غرب کشور تبدیل کردهاست.[۲۴]
راههای زمینی دزفولبزرگراه دزفول – اندیمشک به درازای ۵ کیلومتربزرگراه دزفول – شوش به درازای ۲۵ کیلومترراه آسفالته دزفول – شهیون به درازای ۵۵ کیلومترراه آسفالته دزفول – شوشتر به درازای ۶۷ کیلومترراه آسفالته دزفول – لالی به درازای ۸۵ کیلومترتاکسیرانی
سازمان تاکسیرانی دزفول در سال ۱۳۷۶ راهاندازی شد و هم اکنون پس از گذشت یک دهه از آغار به کارش با زیر پوشش دادن شمار ۱۲۰۰ دستگاه تاکسی شهری گردشی و خطی و ساماندهی ۱۰۰ دستگاه خودروی مسافربر و همچنین شمار ۲۹۰ دستگاه وانت بار درون شهری به شهروندان خدمترسانی میکند.
اتوبوسرانی
سازمان اتوبوسرانی دزفول در سال ۱۳۶۹ راهاندازی شدهاست. هم اکنون بیش از ۱۵۰ دستگاه اتوبوس در ناوگان ترابری درون شهری دزفول به خدمت رسانی میپردازند.
کشاورزی
دزفول یکی از قطب های مهم کشاورزی ایران است .خاک حاصلخیز و آب کافی شرایط مناسبی را برای کشت مرکبات ، صیفی جات و گل و گیاه فراهم کرده است .
مرکبات دزفول بخصوص پرتقال از سالمترین و مرغوب ترین نوع مرکبات کشور محسوب می شوند . دزفول از نظر تولید گل های رز و مریم در کشور بالاترین رتبه را داراست. بخش عمده ای از تولیدات گل دزفول به سایر استان ها و خارج از کشور صادر می شوند.
کشاورزی در دزفول سابقهای تاریخی دارد. بخش غیر کوهستانی دزفول پرآبترین منطقه کشاورزی استان خوزستان میباشد. این امر موجب رونق کشاورزی در این شهرستان گردیده است و دزفول را به عنوان یکی از قطبهای کشاورزی استان مطرح نموده است.شهرستان دزفول از خاک بسیار مرغوب، هوای مناسب و آب فراوان با شبکه های مدرن آبیاری، وجود مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد با سابقه 52 ساله و نیز دو شرکت بزرگ کشت و صنعت شهید بهشتی و شهید رجایی، برخوردار می باشد.
دشت پربار دزفول و گذر رودخانه های پر آبی مانند دز و کرخه سبب شده که بیشتر فراورده های کشاورزی مانند گندم، جو، برنج، دانه های روغنی، چغندر، مرکبات، صیفی جات، گیاهان زینتی و پرورش انواع دام و طیور و آبزیان به شیوه مدرن انجام می شود به طوری که قریب به 67 محصول مختلف در این شهرستان پرورش و تولید می گردد که از حیث تنوع در کشور بی نظیر می باشد، همچنین 20 گونه مختلف مرکبات و ده گونه از گیاهان زینتی پرورش و تولید می گردد و مجموع میزان تولیدات شهرستان دزفول بیش از 2 میلیون تن را شامل می شود...
پنج شنبه 20 شهريور 1393برچسب:, :: 14:12 :: نويسنده : dezfuli
رادیو دزفول که بخشی از مجموعه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است،این رادیو در آبان ماه سال ۱۳۵۹ تاسیس شد و هم اینک روزانه بین ۵ تا ۷ ساعت برنامه به زبان فارسی و گویش دزفولی پخش می کند. این برنامهها در قالب برنامههای فرهنگی، اجتماعی، خبری، محلی و ورزشی هستند. این رادیو شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش را پوشش می دهد. پيوندها
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دزفول پرچمدار مقاومت و آدرس dezfull.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
|
|||||||||||||||||||
![]() |